چالش های عدالت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران

مساله مقاله حاضر چالش های عدالت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد. در فرآیند تحقق عدالت سیاسی، ارکان چهارگانه مکتب، رهبر، دولت و مردم بر اساس کارویژه هایی که دارند، نقش ایفا می کنند، در این مقاله پس از پرداختن به گفتمان های حاکم پس از انقلاب اسلامی در ایران و بیان عملکرد ضعیف آنان و ایجاد شکاف در فرآیند تحقق عدالت سیاسی،  براساس روش سیستمی که اگر در هر بخشی از سیستم، خللی وجود داشته باشد، کل سیستم دچار اختلال خواهد شد، به کارویژه های ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران پرداختیم که نشان می دهد مکتب به عنوان منفعت مشترک، رهبر تبیین کننده، دولت ایجاد بستر مناسب برای اجرا و مردم تربیت شوندگان ذیل مکتب و مکلفین و مخاطب مکتب در تمام لایه ها و سطوح و انتخاب کنندگان ناظران براجرای صحیح مکتبند و این فرآیند اگر به صورت صحیح انجام شود عدالت سیاسی تحقق پیدا می کند. اتفاقی که در جمهوری اسلامی افتاده و تجربه نزدیک به نیم قرن در این خصوص به ثبت رسیده همیشه دنبال مدل یکسان انگار عدالت سیاسی بوده آن چیزی که یافته نهایی مقاله به شمار می آید این است که دولت ها نتوانسته اند در فرآیند مکتب، رهبر، دولت و مردم به کارویژه های خود آنگونه که باید بپردازند و این باعث بروز چالش های مختلفی در عرصه عدالت سیاسی شده است.

کلیدواژه ها:

جمهوری اسلامی ایران ، عدالت سیاسی ، بحران عدالت سیاسی ، تحقق عدالت