بررسی رفتار سازشی بادام کوهی (Prunus scoparia Schneider) در اقلیم مرطوب جنگل های هیرکانی

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 73

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJFPR-32-1_002

تاریخ نمایه سازی: 26 خرداد 1403

چکیده مقاله:

سابقه و هدف: باتوجه به اهداف باغ های گیاه شناسی، گیاهان مختلفی از اقلیم های متفاوت در آن ها جمع آوری می شود. اقلیم ازجمله عوامل مهم بوم شناختی است که بیشترین تاثیر را بر کمیت و کیفیت پوشش گیاهی دارد. تغییر مکان گیاه از اقلیم خشک به مرطوب ممکن است سبب ایجاد تنش و تغییر رفتار رویشی شود، بنابراین انتخاب گیاهان برای هر منطقه باید براساس شناخت اقلیمی انجام شود. اهداف پژوهش پیش رو شامل بررسی اثر اقلیم و تیمارهای تغذیه ای بر رشد بادام کوهی (Prunus scoparia Schneider) بود. مواد و روش ها: در این پژوهش از دو روش آزمایشی مرتبط به همدیگر استفاده شد. روش اول شامل بررسی اثر اقلیم بر رشد بادام کوهی در باغ گیاه شناسی نوشهر و روش دوم، اعمال تیمارهای تغذیه ای بر روی نهال های بذری بادام کوهی در این باغ بود. عوامل مورد بررسی در آزمایش اثر اقلیم شامل گونه بادام کوهی، شاخص های محیطی و خاک بودند. آزمایش تیمار تغذیه ای به صورت طرح فاکتوریل کامل تصادفی در سه تکرار در قطعه خزانه ای انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل سه سطح نیترات کلسیم به صورت محلول پاشی به غلظت صفر (شاهد)، پنج و ۵/۷ میلی مولار و دو سطح سولفات پتاسیم به صورت محلول پاشی به غلظت صفر (شاهد) و شش میلی مولار تشکیل داد. زمان انجام این پژوهش از پاییز ۱۳۹۶ تا آخر زمستان ۱۴۰۰ بود. بذر گونه بادام کوهی از ارتفاعات دره قطور از دهستان رهال تا بخش قطور واقع در شهرستان خوی با دامنه ارتفاعی ۱۴۹۲ تا ۱۸۷۳ متر از سطح دریا جمع آوری شد. برخی پارامترهای مربوط به خاک، گیاه و اقلیم هم زمان با شروع آزمایش در نوشهر و در رویشگاه مادری گونه (خوی) ارزیابی شدند. پس از جوانه زدن بذر و بیرون آمدن گیاه چه از خاک، تیمارهای تغذیه ای به صورت محلول پاشی سولفات پتاسیم و نیترات کلسیم انجام گرفتند. نتایج: براساس نتایج به دست آمده، اقلیم نوشهر ازنظر دما، رطوبت، تبخیر، ساعت های آفتابی و روزهای یخبندان، اثر معنی داری بر شاخص های رشد بادام کوهی داشت. بیشینه فتوسنتز و تعرق گیاه به ترتیب با ۴۵/۲ میلی گرم بر وزن تر و ۳۵/۱ میلی مول بر متر مربع در ثانیه در اقلیم خوی مشاهده شد. کمترین طول ریشه (۳۲/۶۳ سانتی متر) و بیشترین سهم سرشاخه های بدون برگ (۹۸/۶۰ درصد) به باغ گیاه شناسی نوشهر تعلق داشت. طول ریشه در خاک و شدت ریزش برگ (سرشاخه های بدون برگ)، همبستگی مثبت معنی داری با مقدار تعرق گیاهی نشان دادند (۰۱/۰p<). استفاده از سولفات پتاسیم نسبت به نهال های شاهد سبب افزایش معنی دار رشد گیاه و درنتیجه، باعث گسترش عرض تاج پوشش شد. ارتباط نحوه جذب و انتقال کلسیم در گیاه نشان داد که کاهش کلسیم در بافت های برگ در نهال های شاهد سبب کاهش مقاومت گیاه به حفظ و نگهداری برگ می شود. محلول پاشی کلسیم به افزایش مقدار کلسیم بافت برگ در بادام کوهی منجر شد. از آثار این پدیده می توان به افزایش ماندگاری نهال های بادام کوهی به حدود ۳۰ درصد اشاره کرد. نتیجه گیری کلی: هرچند که تیمارهای محلول پاشی عناصر غذایی پتاسیم و کلسیم تاحدودی سبب افزایش ماندگاری نهال های بذری بادام کوهی در مدت اجرای آزمایش شد، اما اختلالات رشد ناشی از اثر عوامل اقلیمی بر تیمار تغذیه ای چیره شد، بنابراین نهال ها حتی با کمک گرفتن از رفتار تغذیه ای نتوانستند سازش موفقی به محیط جدید داشته باشد.

نویسندگان

ولی کریمی

استادیار، باغ گیاه شناسی نوشهر، بخش تحقیقات گیاه شناسی، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، نوشهر، ایران