تاثیر تکنیک های رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد درافراد دارای اختلال وسواس فکری -عملی

رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد اولین بار توسط استیون هیز درسال(۱۹۸۲) مطرح شد، که شامل مخلوطی از چهار رویکرد توجهآگاهی،پذیرش،تعهد و تغییر رفتار است.اساس این رویکرد بر پایه نظام ارتباطیاست.د راین رویکرد درمانی ،از شکل گیری انعطاف پذیری شناختی توسط ششفرایند پذیرش،هم جوشی زدایی،خود به عنوان زمینه ارتباط با زمان حال،ارزشها، و عمل متعهدانه به ارزش ها است.وسواس فکری-عملی به طور کلی با تمایلات به انجام افکار واعمالتکراری ویا رفتارهای جبری، به منظور جلوگیری یا کاهش اضطراب وپریشانی ناشی از آن است. وقتی افکار وسواس گونه فرد را هراسان می کند،این افراد سعی می کنند با انجام اعمالی به خصوص بنابر قانونی که برایخود می سازند،از ش راین افکار خلاص شوند.هدف ازاین پژوهش بررسیتاثیر تکنیک های رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد در افراد دارای اختلالوسواس فکری -عملی است.