بررسی رابطه بین راهبردهای شناختی بر بهبود باورهای انگیزشی دانش اموزان متوسطه دوم شهرستان دلگان

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین راهبردهای شناختی بر بهبود باورهای انگیزشی دانش اموزان متوسطه دوم شهرستان دلگان است . روش انجام این پژوهش توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی مورد پژوهش کلیه دانش اموزان متوسطه دوم شهرستان دلگان به تعداد ۴۵۵۸ نفر است . که بر اساس جدول مورگان و به صورت در دسترس ۳۵۴ دانش آموز انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه باورهای انگیزشی پینتریچ و دی گروت (۱۹۹۰)، پرسشنامه راهبردهای شناختی فلاول (۱۹۸۷) است . داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آماری از قبیل آزمون ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که ، بین راهبردهای شناختی بر بهبود باورهای انگیزشی دانش اموزان رابطه معناداری در سطح ۹۹ درصد مشاهده شد و تحلیل رگرسیون نشان می دهد که راهبردهای شناختی در مجموع حدود ۲۶ درصد واریانس باورهای انگیزشی را پیش بینی می کند.

کلیدواژه ها:

راهبردهای شناختی ، باورهای انگیزشی ، دانش اموزان .