بررسی نظریه «ابرمرد نیچه» و نقد آن بر اساس آراء قرآنی علامه جوادی آملی
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 129
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_NJJZ-8-137_001
تاریخ نمایه سازی: 1 خرداد 1403
چکیده مقاله:
فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی، بر اساس فلسفه نیهیلیستی با هدف تبیین جایگاه انسان، در انتقاد به رویکردهای پیشین نسبت به انسان و در پی آن، ظلمهایی که مدرنیته و مانند آن به جایگاه انسان وارد کردند، نظامی را ارائه داد که در نتیجه آن، ابرمردی متولد گردید که حاصل اعتقاد به آن، مرگ خداوند بود. مکتب فکری نیچه، همچون سایر مکاتب بشری و الحادی، با موجی از مخالفت ها و انتقادات روبرو شد که سرانجام، در عین محکومیت و مواجهشدن با اشکالات فراوان، همچنان به عنوان اصلیترین راهبرد نظام سلطه و سرمایه داری مدرنیته غرب قرار دارد. این مقاله، با روش کتابخانهای و رویکرد توصیفی تحلیلی و انتقادی، تلاش میکند این نظریه را با تکیه بر آراء قرآنی آیتالله عبدالله جوادی آملی نقد کند. این تئوری با اصول و مبانی مختلفی همچون: اصل تنازع بقاء و طرفداری از مکتب قدرت، نسبیتگرایی، بنیادگریزی و مادیگرایی و ترجیح تن بر روان، در مقابل اندیشههای قرآنی و عقلانی است که بر عزتمندی، خلافت، کرامت و جایگاه ملکوتی انسان و هدفمندی هستی تاکید دارد. پایبندی به اصول و بنیادها، تلقی نادرست از اخلاق و نسبیدانستن مفاهیم اخلاقی، فهم نادرست نسبت به انسان، خلقت و اهداف آن و جایگاه او در عالم هستی، از جمله چالشهای این نظریه به شمار می روند. نظریه ابرمرد، تناقضی درونی و بزرگ دارد که آن را از درجه اعتبار ساقط میسازد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حسین مقدس
سطح۴ حوزه رشته فقه و اصول، استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، ایران، قم
حسنعلی نوروزی
سطح۴ حوزه رشته تفسیر و علوم قرآن، استاریار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، ایران، قم