مطالعه و بررسی نظریات اندیشمندان بزرگ ( ارسطو و افلاطون ) در نگاه به شهر با رویکرد ایجاد شهرهایکامل

آرمانشهر را می توان اعتراض انسان ها در برابر شرایط عصر حاضر خود دانست ، آرمانشهر سرزمین مطلوبی است که مکاتب و اندیشه ها و افکاری متفاوت در برابر انسان مجسم می سازد، فلاسفه ی زیادی از آن سخن گفته اند و بشر به عنوان موجودی فطرتا کمال گرا پیوسته به دنبال دستیابی به اوضاع بهتر از حال حاضر خود بوده است لذا اندیشه هایی در ذهن هر فرد وجود داشته که او را به سمت شهر مطلوب یا آرمان شهر هدایت می کند، شهرهای کامل را شاید بتوان نگاهی جاهطلبانه تر ولی نه غیرممکن تر از اتوپیای ذهنی فلاسفه دانست . در این مقاله که از روش پژوهش های تحلیلی تطبیقی استفاده شده است ، نخست به بررسی افکار و دیدگاههای فیلسوفان یونانی همچون افلاطون و ارسطو که با خوانش آرمانشهر افلاطونی و ارسطویی در بستر سیاسی - اجتماعی از یک سو و مبانی فکری- فلسفی آن از سویی دیگر، که زمینه تاثیرگذاری اندیشه های فلاسفه یونان بر اندیشه های دیگر فیلسوفان که در شهرهای کامل تجلی پیدا خواهد داشت می پردازیم ، سپس با بررسی تطبیقی این نظریات می توان اهمیت جایگاه فلسفی و مبانی اولیه را به عنوان پایه و اساس علم شهرسازی مشخص کرده و باور داشت که با تدوین فلسفه و مبانی پایه بر اساس ارزش های فردی و اجتماعی می توان به تبیین رویکردهای لازم برای مشکلات عصر حاضر بهره جست تا مسیر روشن تری را نسبت به گذشته ، مورد توجه دست اندرکاران نظام سیاسی و اجتماعی قرار گیرد.

کلیدواژه ها:

ارسطو ، افلاطون ، آرمان شهر ، شهرهای کامل ، پاراگون سیتی ها