تحلیل » عناصر داستان در رمان »کافورپوش« اثر عالیه عطایی «

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 31

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ISPL18_059

تاریخ نمایه سازی: 23 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

بررسی و تحلیل عناصر داستانی آثار نویسندگان همواره مورد توجه پژوهشگران و منتقدان بوده است . عالیه عطایی از نویسندگان نوپا و توانمند ایرانی - افغانی آثار او چندان مورد بررسی قرار نگرفته است . این پژوهش سعی دارد رمان »کافورپوش« عالیه عطایی را از منظر کاربرد عناصر داستانی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. با خوانش دقیق متن رمان کافورپوش، دادهها استخراج و با روش توصیفی - تحلیلی نگارش نهایی محقق گردید. هر داستان حاصل مجموعه عناصری مانند درونمایه ، شخصیت ، زاویه دید، پی رنگ و صحنه است که در کنار هم قرار گرفته اند. موفقیت هر نویسنده در گرو بهره گرفتن مناسب از این عناصر است . »عالیه عطایی « در رمان »کافورپوش« به شیوه ای امروزی از عناصر داستان بهرهگرفته است . این رمان موضوعی امروزی دارد؛ گم شدگی هویت ، عدم قطعیت و تردید نسبت به وقایع و ناباروری و پدیده مهاجرت. نمودهای فمینیستی در سرتاسر متن دیده می شود. روایت داستان کافورپوش با تعلیق آغاز می شود و خواننده را با گره افکنی شدید مواجه می کند. زاویه دید اول شخص و روایت ذهنی در آن مشهود است . پایانبندی داستان، وجه تسمیه آن را مشخص می سازد. بررسی ها نشان می دهد نویسنده در به کارگیری همه عناصر داستانی و انسجام آنها دقت داشته است ؛ به ویژه در شخصیت پردازی موفق بوده است . حضور سوژه ای متفاوت در این داستان یکی از خصوصیات برجسته این اثر است . استفاده از شخصیت اصلی در قالب شخصیتی دو بعدی و گره افکنی در داستان، باعث پویایی داستان شده است . نویسنده در روایت از شیوه جریان سیال ذهن مبتنی بر تداعی معانی استفاده کرده که همین امر به رمان کافورپوش وجه روانشناسانه بخشیده است . همچنین این داستان از منظر ادبیات زنانه قابل توجه است . این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی بر مبنای گردآوری دادهها به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است .

نویسندگان

محمد مسعودی

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون

مهدی رستمی

استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون