بررسی تطبیقی ابعاد فقرونابرابری درکشورهای حاشیه خلیج فارس با تاکید برفقرشهری درایران

فقربه عنوان یک پدیده نامطلوب اقتصادی اجتماعی ازشروع نخستین اجتماعات بشری همواره دامن گیر بخشی ازمردم درجوامع مختلف بوده است و بسیاری ازتعارض ها و کشمکش ها را دراجتماعات انسانی به دنبال داشته است امروزه به رغم اینکه قرن ها ازعمرتمدن های موجود بشری میگذرد بازهم این پدیده ریشه دار بیش ازیک پنجم جمعیت جهان را دراسارت خود قرار داده و باتمام تلاشهایی که به ویژه پس ازجنگ جهانی دوم ازسوی سازمان های بین المللی برای مقابله با یان معضل رو به تزاید صورت گرفته جامعه جهانی نه تنها موفق به ریشه کن کردن این عارضه ناهنجار و ناخوشایند نشده است بلکه با وجود کاهش نرخ رشد جمعیت روند رو به رشد جمعیت شهری به ویژه درکشورهای درحال توسعه و افزایش نسبت فقرای شهری ازکل فقرا دراین کشورها ضمن تشدید پدیده فقر شکل گیری جغرافیای جدیدی ازمرکزیت centrality و حاشیه ای Marginality را دردنیا شاهد هستیم دراین مقاله سعی شده است با بررسی پارامترهای مختلفی همچون درجه شهرنشینی نرخ رشد جمعیت و تعدادافراد زیرخط فقر درمیان کشورهای حاشیه خلیج فارس ضمن تعیین جایگاه ایران ابعاد فقر مشخص و عوامل و عللایجاد آن بررسی شود.

کلیدواژه ها:

فقر ، فقرشهری ، نابرابری ، کلانشهرها ، کشورهای حاشیه خلیج فارس ، مرکزیت ، حاشیه نشینی