بررسی رابطه تفکر استانداردگرا با هوش هیجانی و اثربخشی تدریس

هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین تفکر استانداردگرا با هوش هیجانی و اثربخشی تدریس در بین دبیران می باشد. این تحقیق از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیران زن و مرد مدارس دولتی مقطع متوسطه دوم شهرستان جلفا در سال تحصیلی ۱۳۹۶- ۱۳۹۵ بوده است، که تعداد ۲۰۰ نفر به عنوان نمونه مورد پژوهش براساس فرمول کوکران انتخاب شدند و برای نمونهگیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی استفاده شد. ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد. روایی پرسشنامه ها توسط اساتید مجرب راهنما مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ بدست آمد که از لحاظ آماری مناسب می باشند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای تفکر استانداردگرا با هوش هیجانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین تفکر استانداردگرا با اثربخشی تدریس رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و همچنین ارتباط معنی داری بین متغیر هوش هیجانی و اثربخشی تدریس مشاهده شد.

کلیدواژه ها:

تفکر استانداردگرا ، هوش هیجانی ، اثربخشی تدریس ، دبیران زن و مرد ، مقطع متوسطه دوم.