مقایسه اشتیاق به یادگیری و رابطه با همسالان در دانش اموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 107

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PEECUM02_091

تاریخ نمایه سازی: 21 فروردین 1403

چکیده مقاله:

اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی نوعی اختلال عصبی تحولی است سبب ایجاد مشکلات در تواناییهای ارتباطی-اجتماعی، تحصیلی و زندگی خانوادگی فرد میشود. هدف از این پژوهش، مقایسه اشتیاق به یادگیری، و رابطه با همسالان در دانش اموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه و فزونکنشی بود. این پژوهش از نوع علی–مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش اموزان دختر و پسر پایه یکم تا ششم ابتدایی با و بدون اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی شهرستان اندیمشک در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ به تعداد ۵۴۱۲ نفر بود. برای شناسایی دانش اموزان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی، ۸ مدرسه ۴) مدرسه دخترانه و ۴ مدرسه پسرانه)انتخاب از میان آنها ۱۰۰ دانش اموز با اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی و ۱۰۰ دانش اموزان بدون اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی انتخاب شدند. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه های سنجش اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی کانرز (۱۹۹۲)، اشتیاق به یادگیری مکفارلن (۲۰۰۳) و پرسشنامه رابطه با همسالان هادسون (۱۹۹۲) استفاده شد. پایایی نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه به ترتیب ( ۰/۹۸، ۰/۸۲، (۰/۸۶ محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل داده ها از آزمونهای چولگی-کشیدگی، آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد، اشتیاق به یادگیری دانش اموزان بدون اختلال نارسایی توجه فزون کنشی بهصورت معنیداری بیشتر دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه فزون کنشی شده است .(P< ۰/۰۵ ) همچنین ارتباط با همسالان در دانش اموزان بدون اختلال نارسایی توجه فزون کنشی بهصورت معنیداری بیشتر دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه فزون کنشی شده است .(P< ۰/۰۵)

کلیدواژه ها:

اشتیاق به یادگیری ، رابطه با همسالان ، اختلال نارسایی توجه و فزونکنش

نویسندگان

فریده قلاوند

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه گیلان

عباسعلی حسین خانزاده

دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان

مهناز خسروجاوید

دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان