بررسی جامعه شناختی اشعار غاده السمان براساس دیدگاه لوکاچ (نظریه بازتاب)

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 84

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LCICD02_019

تاریخ نمایه سازی: 11 فروردین 1403

چکیده مقاله:

در طول تاریخ، آثار ادبی یا به طور کلی هنر و جامعه بر هم تاثیر متقابل داشته اند. ادبیات ریشه در اجتماع زمان خود دارد و بیانگر مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، و تاریخی جامعه خود است. جنبه های واقع گرایانه ی ادبیات، سبب شده که همچون آیینه ای مسائل زمان خود را منعکس کند. هدف جامعه شناسی ادبیات، بیان پیوندهای جامعه و ادبیات و آشکارسازی چگونگی بازتاب واقعیت های اجتماعی در آثار ادبی است. نخستین بار کسانی مانند مادوام دواستال وایپولیت تن به تعامل جامعه و ادبیات پرداختند. بعدها مارکس و انگلس و به دنبال شان لوکاچ و گلدمن به عنوان بزرگ ترین نظریه پردازان در زمینه جامعه شناسی هنر سعی کردند تاثیر متقابل ساختارهای ادبی و اجتماعی را نشان دهند. اثر ادبی انعکاس زندگی اجتماعی عصر نویسنده و زاییده ی جهان نگری خاص اوست. لوکاچ در نظریات خود به بازتاب واقعیت های اجتماعی در آثار می پردازد. این مقاله به معرفی و بررسی اشعار غاده السمان از منظر نظریه بازتاب می پردازد و به دنبال تحلیل ردپای تاثیرات اجتماعی تاریخی در اشعار وی است. چرا که هر اثر هنری یک جهان بینی گروهی است که با کاوش در متن اثر می توان به آن دست یافت. نوع مقاله توصیفی - تحلیلی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با رویکرد کیفی تفسیری و با جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که جهان نگری و زاویه دید عاطفی السمان، به زندگی فردی و حقایق جامعه که در اشعارش نمود ظاهری یافته، ویژگی های رئالیسم لوکاچ را داراست. اوضاع نابسمان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی روزگار غاده، نارضایتی از عدم توجه به زن، از دست دادن عزیز، غربت ناشی از جنگ و آوارگی، مهاجرت به سرزمینی بیگانه و.. که درونمایه اصلی اشعارش می باشد، تطابقت با نظریه بازتاب لوکاچ دارد.

نویسندگان

زینب حصاری نژاد

گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر موسسه آموزش عالی فردوس مشهد ایران