بررسی انواع اختلالات یادگیری در دانش آموزان و شیوه ی درست برخورد با آن

هدف: این پژوهش با واکاوی پیش روایت های آموزگاران با تجربه از رویدادهای کلاس درس و کنش های دانش آموزان در پی آن است که به بررسی انواع اختلالات یادگیری در دانش آموزان و شیوه ی درست برخورد با آن بپردازد. روش: پژوهش کنونی از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکردی، کیفی است (با پیش فرض پراگماتیکی پرسی) انجام شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات مصاحبه، مشاهده و منابع مکتوب بوده است. بعد مصاحبه های انجام شده، کدگذاری تماتیک، به روش توصیفی- مقایسه ای تحلیل شدند. یافته ها: با عنایت به تجارب زیستی و مطالعاتی که محققان تحقیق حاضردر زمینه انواع اختلالات انجام دادند می توان نتیجه گرفت که کودکانی که ظاهری طبیعی دارند رشدجسمی، قد و وزن آنها حاکی از بهنجار بودن آنان است هوش کم و بیش عادی دارند، به خوبی حرف می زنند و مانند سایر کودکان می باشند، مثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرار می کنند، در خانه نیز خود یاری های لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنها می سپارند به خوبی انجام می دهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند، لیکن زمانی که به مدرسه می روند و می خواهندخوب گوش دادن، خوب خواندن، خوب نوشتن و حساب یاد بگیرند، دچار مشکلات جدی می شوند. این کودکان به تدریج در می یابند که سایر کودکان از نظر وضع درسی بهتر از آنها هستند و احساس حقارت را تجربه می کنند و کم کم بیزاری از درس و مدرسه در آنها به وجود می آید. این عارضه ممکن است منعکس کننده ی اشکالات زیر بنایی دیگری باشد. این مطالعه به بررسی این اختلالات پرداخته است.

کلیدواژه ها:

کودک ، آموزش ، اختلال ، یادگیری.