اثربخشی رویکرد مشارکتی بر خود پنداره تحصیلی دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی در درس علوم

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی استفاده از رویکرد مشارکتی بر و خود پنداره تحصیلی دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی در درس علوم است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح های پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر ناحیه دو شیراز در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ می باشد. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، روش تصادفی خوشه ای بود بدین صورت که از بین مدارس ابتدایی ناحیه ۲ شیراز دو مدرسه به طور تصادفی انتخاب شد. سپس از بین کلاس های این دومدرسه منتخب، دو کلاس به طور تصادفی انتخاب شدند. یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. گروه آزمایش آموزش مطالب درس علوم را به صورت رویکرد مشارکتی دریافت نمودند در حالی که گروه کنترل مباحث علوم را به شیوه سنتی دریافت کردند. در پژوهش حاضر جهت جمع آوری اطلاعات در مرحله پیش آزمون و پس آزمون از ابزار پرسشنامه خودپنداره تحصیلی یی سین چن (۲۰۰۴) استفاده شده است. گروه آزمایش رویکرد مشارکتی به مدت ۸ جلسه هفته ای یک جلسه مطالب درس علوم را یک گروه به شیوه رویکرد مشارکتی دریافت نمودند در حالی که گروه کنترل روش آموزش سنتی را دریافت نمود. پس از اتمام جلسات آزمایشی، از هر کلاس پس آزمون خود پنداره تحصیلی گرفته شد و نتایج پژوهش حاضر از طریق دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. در بخش آمار توصیفی از میانگین، انحراف معیار، کمترین داده و بیشترین داده و در بخش آمار استنباطی از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. برای تحلیل داده های به دست آمده نیز از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ استفاده گردید.و نتایج نشان داد که استفاده از رویکرد مشارکتی بر خود پنداره تحصیلی دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی در درس علوم تاثیر مثبت دارد.

کلیدواژه ها:

رویکرد مشارکتی ، خود پنداره تحصیلی ، دانش آموزان ، چهارم ابتدایی ، درس علوم