تحلیل تابلوی نقاشی «عزیمت» از منظر رویکرد دیونیزوسی فلسفه نیچه

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 74

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ISAH-2-14_005

تاریخ نمایه سازی: 23 اسفند 1402

چکیده مقاله:

سال های بین ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۵ میلادی با سبک اکسپرسیونیسم مشخص شده است. اکسپرسیونیست ها با اندیشه صلح جویانه و احساس تند، قصد احیا و بهترسازی دنیا را داشتند. به این ترتیب، در این زمان، تصویر جنگ جهانی اول درون هنر و ادبیات کشیده شد و در آن منعکس گردید. ماکس بکمان (۱۸۸۴-۱۹۵۰) نقاش، طراح، چاپ گر، مجسمه ساز و نویسنده اهل آلمان بود که نامش با سبک «عینیت نو» پیوند خورده بود. عینیت نو در واکنش به اکسپرسیونیسم، از احساسات درونی به واقعیت بیرونی سخن می گفت. این پژوهش که با هدف تحلیل اثر عزیمت یکی از آثار معروف تاریخ نقاشی اروپا شکل گرفته و به دنبال پاسخ به این سوال است که هنر تجسمی معاصر چگونه و تا چه اندازه تحت تاثیر نظریه های فلسفی مهم عصر خود مانند فلسفه دیونیزوسی نیچه واقع شده است؟ داده های این پژوهش به روش کتابخانه ای-اسنادی گردآوری، به روش توصیفی-تحلیلی ارزیابی و به صورت کیفی تحلیل شده اند. در پایان، نتیجه گرفته می شود این اثر نشانی از سمبولیسم پیچیده دارد که با زبان مجازی بیان شده است . در این اثر، تجربه هایی از زندگی هنرمند که به صورت نمادین و ماهرانه در لفاف افسانه و تمثیل و اخلاق پوشیده شده، به عنوان نمونه ای از هنر واقع گرای نو عرضه شده است. آثاری از این سبک، مانند اثر عزیمت ورود نوعی خلق و خوی تهاجمی و ستیزه جویانه را به بخش مهمی از هنر معاصر نشان داده اند و می تواند به این معنا باشد که آثار هنری صرفا اشیاعی زیبا نیستند، بلکه آن ها می توانند، منظومه هایی رمزبندی شده از مفاهیم و اندیشه های فلسفی باشند که به طریقی ماهرانه، پدیده های طبیعی و امکانات غنی جهان را با ماجراهای گسترده و هیجان انگیز زندگی انسان ها، مانند پدیده نازیسم در آلمان، به آثار هنری بدل نمایند.

نویسندگان

الهام سیستانیان

کارشناس ارشد پژوهش هنر، دانشکده هنر، موسسه آموزش عالی فردوس، مشهد، ایران.