اصل سنخیت در عرفان و همانندسازی در روان شناسی (با گذری در اندیشه های عطار ومولوی)
محل انتشار: دوفصلنامه زبان و ادب فارسی، دوره: 48، شماره: 197
سال انتشار: 1384
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 98
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PERLIT-48-197_002
تاریخ نمایه سازی: 9 اسفند 1402
چکیده مقاله:
اصل سنخیت در عرفان زیر مجموعه ای از مبحث پیچیده «وحدت وجود» است. اساسا یکی از اهداف کلی عرفان و روان شناسی رسیدن فرد به وحدت درونی و موفقیت در ایجاد وحدت با عالم خارج از وجود است. اصل سنخیت در فلسفه و در باب علم حضوری معنا پیدا می کند که برای تحقق امر ادراک باید بین مدرک و مدرک سنخیت وجود داشته باشد و در عرفان (خصوصا عرفان نظری که همانندی های بسیاری با فلسفه دارد) رمز اصلی تجاذب و کشش بین عاشق و معشوق است. روان شناسانی چون، آبراهام مزلو و یونگ این سنخیت را باور دارند و همسو بودن اصل سنخیت در عرفان با اصل همانندسازی در روان شناسی را تصدیق می کنند. مشابهت نظریات آبراهام مزلو با افکار عرفانی عطار و مولانا محور اصلی این نوشتار است.
کلیدواژه ها: