حل معضل نسبیت گرایی اخلاقی در فلسفه کانت و ملاصدرا

سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 48

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JITP-45-1_006

تاریخ نمایه سازی: 28 دی 1402

چکیده مقاله:

مطالع? جوامع گوناگون نشان می دهد که کردارهای اخلاقی انسان بسته به تفاوت های فردی و اجتماعی، و بسته به تغییر و تحولات انسان متفاوت بوده است. وجود تفاوت های فردی، اجتماعی، و تنوع نیازهای انسان در گذر زمان، این مسئله را مطرح ساخته است که آیا اخلاق امری نسبی است یا مطلق؟ با این که کانت و ملاصدرا به دو منظوم? فکری متفاوت وابسته اند، هر دو در حل این مسئله دغدغ? مشترکی دارند. این دو فیلسوف با ابتنای اخلاق بر «عقل عملی» تلاش می کنند تا جهان شمولی و جاودانگی انسان را اثبات کرده و اخلاق را از خطر نسبیت برهانند. نزد کانت «قانون اخلاق» و «عقلانیت عملی محض» انسان از ویژگی کلیت و همگانی بودن برخوردار است. و انسان با عضویت در «جهان معقول» و «مطلق خواهی فطری» خود، جاودانه می شود. از نظر ملاصدرا انسان «کون جامعی» است که در مرتب? نظر، حقائق کلی و در مرتبه عمل، جزئیات فعل را ادراک می کند. همچنین بر اساس اصل «تجرد خیال» و «وحدت شخصی نفس»، انسان و ملکات نفسانی از بقا و جاودانگی برخوردار می گردند. در این مقاله قصد داریم با روش تطبیقی همراه با تحلیل مبانی این دو فیلسوف، راهکاری برای نسبیت گرایی اخلاقی جستجو کنیم

نویسندگان

رضا اکبریان

استاد دانشگاه تربیت مدرس

حسین قاسمی

دانشجوی دکتری فلسفه، گرایش حکمت متعالیه، دانشگاه تربیت مدرس

محمد محمدرضائی

دانشیار دانشگاه تهران

حسین هوشنگی

استادیار دانشگاه امام صادق (ع)