نگاهی به مادرانگی از دیدگاه موج دوم در روانشناسی مثبت

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 45

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MOTHERCON01_053

تاریخ نمایه سازی: 25 دی 1402

چکیده مقاله:

از حدود بیست سال پیش و آغاز جنبش روانشناسی مثبت توسط مارتین سلیگمن (سلیگمن و چیکسنتمیهالی، ۲۰۰۰)، مادرانگی با نگاهی متفاوت به پدیده مادرانگی وارد حوزه فرزند بروری شده است. روانشناسی مثبت معمولا در حوزه فرزند پروری مثبت و نه مادرانگی به فعالیت پرداخته و در سه حوزه اساسی نظریه پردازی کرده است: اول نظریه های "نظم مثبت " (positive discipline، نلسون، ۲۰۰۶). دوم برنامه آموزشی فرزند پروری مثبت (Triple P، تلگان و ساندرز، ۲۰۱۴) و سوم نظریه فرزند پروری روانشناسی مثبت در قالب نظریه شادی اصیل سلیگمن (۲۰۰۲). این رویکرها فارغ از این که بیشتر تاکید بر "فرزند پروری " داشته اند تا "مادرانگی " بر اساس چند رکن اصلی استوار بوده اند که شامل تاکید برعوامل ذیل داشته است: هیجان های مثبت، بهبود عملکرد کودک بر اساس ملاکهای بیرونی، توانمندی های منش و غیره. موج دوم در روانشناسی مثبت (وانگ، ۲۰۱۱؛ وورث، ۲۰۲۲) با تلاش برای آشتی دادن روانشناسی مثبت با رویکرد انسان گرایی و با استفاده از ظرفیت های رویکرد وجودگرایی، عوامل ذیل را برای بررسی مادرانگی مهم و ویژه بر می شمارد: نقش مادر به عنوان زن نه پروراننده فرزند؛ خود تعالی ورزی و معنابخشی در مادرانگی؛ خلق و حفظ تعادل و توازن؛ روابط و هیجانات مثبت.

نویسندگان

شهریار شهیدی

دکترای تخصصی، استاد روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران