سلیمان تپه، تل بکسایه و سبعات کهریز (تلاش برای یافتن سه محوطه نخست ثبتی آثار ملی ایران)
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 116
فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_RICHT-3-9_002
تاریخ نمایه سازی: 9 دی 1402
چکیده مقاله:
حدود ۹۰ سال از اقدام برای ثبت نخستین آثار تاریخی در ایران می گذرد. این اقدام به تلاش آندره گدار فرانسوی که به تازگی رئیس اداره نوبنیاد عتیقات ایران شده بود، انجام پذیرفت. به نظر می رسد او و همکارانش، ۹ اثر صدر فهرست ثبتی که همگی در محدوده پشتکوه لرستان واقع شده بودند را براساس گزارش ژاک د مرگان، دیگر فرانسوی نام آشنای باستان شناسی ایران که از آن ها دیدن کرده بود، مستندنگاری کرده بودند. نکته جالب این مسئله، آثار یک تا سه فهرست مدنظر است که به نام های «سلیمان تپه»، «تل بکسایه» و «سبعات خزیر» (سبعات کهریز) ثبت شده و اطلاعی درستی از آن ها در دسترس نیست. موقعیت هر سه محوطه در اسناد نخست و به روز شده دفتر ثبت آثار میراث فرهنگی، به طور کلی کشور عراق عنوان شده و گاه شناختی آن ها را دوره عیلامی پنداشته اند. نگارندگان در این نوشتار در تلاش هستند تا براساس گزارش د مرگان، نقشه های دو قرن اخیر، عکس های ماهواره ای و اسناد کشمکش های مرزی ایران-عثمانی/عراق در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی سرنخ هایی از این محوطه ها به دست آورند. آنچه که مشهود است، این سه محوطه در سه نقطه مختلف کشور عراق و در نزدیکی مرز ایران (محدوده امروزین استان ایلام) واقع شده اند. از قرار معلوم، د مرگان تنها از سلیمان تپه (تپه تورساق) و زیرزیر تپه که در استان دیاله قرار دارند، دیدن کرده است؛ و احتمالا از دو اثر بکسایه و سبعات کهریز طبق شنیده ها و رجوع به والی پشتکوه و اطرافیان او و همچنین نقشه های منتشر شده از هیات تحدید حدود مرزی ایران و عثمانی گزارش نموده است. پرسش ها ی پژوهش عبارتنداز: آیا سه زیستگاه باستانی موردنظر قابل رصد و شناسایی هستند؟ آیا د مرگان در موقعیت مکانی این سه محوطه در خاک ایران دچار اشتباه شده است؟ بر اساس اسناد ثبتی، تا چه اندازه عیلامی بودن این محوطه ها محتمل است؟ در این نوشتار علاوه بر این که به برخی از اسناد مهم در بازه زمانی مورد نظر رجوع خواهیم کرد؛ تلاش می شود با تلفیقی از متون، وارسی نقشه های تاریخی و سنجش از راه دور به پرسش های پیش گفته، پاسخ درخوری داده شود. ضمن این که به عکس های ماهواره ای امروزین (گوگل ارث) و قدیمی (کرونا) بسیار تکیه شده تا بهترین درک از ویژگی های ساختاری و محیطی مناطق مورد بحث به دست آید. درنهایت، طبق شواهد ارائه شده در این نوشتار، نگارندگان معتقدند که هیچ کدام از آثار فوق توالی گاه شناختی مربوط به دوره عیلام ندارند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
Mohsen Zeynivand
Ph.D. Student of Archaeology, Department of Archaeology, Institute of Literature and Humanities, University of Tehran, Tehran, Iran
Fereshteh Sharifi
Ph. D. Student Archaeology, Department of Archaeology, Institute of Art and Architecture, Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :