«الزام» و «اختیار» در فقه از منظر تربیت
محل انتشار: دوفصلنامه مطالعات فقهی، دوره: 6، شماره: 11
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 267
فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JSMIU-6-11_002
تاریخ نمایه سازی: 24 آذر 1402
چکیده مقاله:
در مسئله تربیت متربی روشهای گوناگونی در کتب تربیتی آمده از جمله این روشها الزام و اختیار است؛ حتی این سوال پیش میآید که آیا مربی میتواند از روش الزام و اختیار استفاده کند. درفقه که بخش عملی شریعت است، مجموعه ای از بایدها و نبایدهای شرعی مستخرج از قرآن و با تحلیل از روایات است، واجبات و محرمات دو بخش اساسی و کلیدی احکام فقهی هستند که به دلیل متکی بودن آنها به مصالح و مفاسد قطعی و تاثیرگذاری آنها در زندگی مورد تاکید شارع بوده و نسبت به سهلانگاری و کمتوجهی راضی نیست. استفاده از الزام و اختیار برای رشد و پرورش شاید در ابتدا امری ممنوع به نظر رسد یا اکثریت معتقد باشند که نباید افراد را وادار به پذیرفتن احکام الهی کرد. در دستورات الهی جایی فرد را به الزام انجام و یا ترک فعلی دستور میدهد و در جایی فرد را مختار به انجام یا ترک فعل میگذارد. برخی معتقدند نباید این آموزههای تربیتی همراه با اکراه و اجبار باشد و اختیار و آزادی متربی حفظ شود بعضی نیز بر این باورند که به احکام، الزام ویژه باید داشت و در انجام معروف و ترک محرم، نباید کوتاهی داشت که با توجه به موقعیت و شرایط جسمی و روحی از الزام و اختیار در کنار هم میتوان استفاده کرد و نحوه اجرای آن به اختیار و مصلحت سرپرست یا مربی است که دارای محدوده و قلمرویی است تا با بهکار گیری این الزام و اختیار حکمت و مصلحت نهفته در قوانین و دستورات الهی احساس شود
نویسندگان
خدیجه رفیعی
گروه فقه و معارف ،مدرسه عالی فقه و قرآن ،مجتمع آموزش عالی خواهران ، نمایندگی استان خراسان، جامعه المصطفی العالمیه، افغانستان.
علیرضا یزدانی
گروه علوم قرآن و حدیث ،مدرسه عالی قرآن و حدیث،مجتمع آموزش عالی برادران ، نمایندگی استان خراسان، جامعه المصطفی العالمیه، مشهد، ایران