ارزیابی مهارتهای تفکر انتقادی و استدلال بالینی بیندستیاران دندانپزشکی و پزشکی دانشگاه علوم پزشکیقزوین در سال ۱۳۹۷

مقدمه : تفکر انتقادی هدف نهایی آموزش عالی و پایه ای ضروری برای استدلال بالینی است و استدلال بالینی نیز پایه ای برای درمان مناسب می باشد. با توجه به نتایج نامطلوب مطالعات قبلی در داخل کشور و نیاز به ارتقاء این مهارت ها، هدف از انجام این مطالعه ، ارزیابی مهارت های تفکر انتقادی و استدلال بالینی بین دستیاران دندانپزشکی و پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال ۱۳۹۷ بود.روش اجرا: مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و مقطعی بود که در آن دو گروه ۳۷ نفره از دستیاران تخصصی دانشکده دندانپزشکی و دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین با استفاده از شیوه سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور بررسی تفکر انتقادی و استدلال بالینی در این مطالعه ، به ترتیب از پرسشنامه های آزمون مهارت تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم ب ) و پرسشنامه تفکر تشخیصی (استدلال بالینی (DTI استفاده شد که پس از گرد آوری اطلاعات ، داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آمار توصیفی و آزمون های آماری تی استیودنت و کایدو در سطح معناداری (۰۵,۰(P< تحلیل شد.یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که دستیاران پزشکی دارای استدلال بالینی بیشتر از نوع ساختار حافظه و دستیاران دندانپزشکی دارای استدلال بالینی بیشتر از نوع انعطاف پذیری در تفکر می باشند که این رابطه در دو گروه مورد پژوهش دستیاران دندانپزشکی و پزشکی به لحاظ آماری معنادار نبود (۰۵,۰.(P›بحث و نتیجه گیری : نتایج این مطالعه حاکی از تفکر انتقادی ضعیف و استدلال بالینی با انعطاف پذیری پایین در دستیاران دندانپزشکی و پزشکی بود. از یافته ها و نتایج این مطالعه می توان در جهت برنامه ریزی آموزشی در دندانپزشکی و پزشکی به منظور ارتقاء مهارت های تفکر انتقادی و استدلال بالینی استفاده کرد. لذا نیاز به بازنگری و اصلاح در برنامه درسی ، ضروری به نظر می رسد.

کلیدواژه ها:

استدلال بالینی ، تفکر انتقادی ، دستیاران پزشکی ، دستیاران دندانپزشکی