مقایسه و تحلیل جهان بینی شاعران مشروطه بر مبنای طبقه اجتماعی آنها

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 158

فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PLL-20-67_003

تاریخ نمایه سازی: 14 آذر 1402

چکیده مقاله:

اجتماع در پیدایش آثر هنری و ادبی صاحب نقش است؛ بررسی های جامعه شناسانه ادبیات، روش های گوناگون دارد. لوسین گلدمن، صاحب نظربه ساختارگرایی تکوینی، معتقد است که طبقه اجتماعی آفریننده اثر بر جهان بینی او تاثیر می گذارد و جهان بینی، تعیین کننده ساختار اثر است. در پژوهش پیش رو، جهان بینی بهار، ایرج میرا، عارف قزوینی و فرخی یزدی، بر این مبنا تحلیل شده و رابطه جهان بینی این شاعران، با ساخت و کاربرد واحد ساختار؛ یعنی ترکیب اضافه ای که مضاف آن وازه مشت است. تحلیل گردیده است. مشت روزگار مشت محکم ایران، مشت چکش مانند، مشت معارف، مشت جماعت و مشت زر ترکیباتی است که این شاعران ساخته اند. هر شاعره مشت (مجازا قدرت) را متعلق به امری می داند که در جهان بینی او اهمیت دارد؛ جهان بینی شاعری که «مشت روزگار» را می سازد. با جهان بینی شاعری که «مشت معارف» را ساخته است، یکسان نیست. عارف قزوینی، دارای آرمان های بزرگ برای ایران و ملت است و راه رسیدن به آن را علوم طبیعی و حاکمیت ملی می داند و لذا مشت محکم ایران و مشت معارف را می سازد. ایرج میرزا شاهزاده ای مرفه است و نهایت اراده او حفظ ساختار موجود است، بنابراین بی آرمان است و بر قدرت اقتصاد واقف است و مشت زر را به کار می برد. اما فرخی بزدی با اینکه سعی دارد جانب عناصر نو را بگیرد، جهان بینی او التقاطی از عناصر سنتی و نو بافی می ماند و بیشتر جاذبه های سوسیالیست در جهان بینی او حضور دارد و چنین است که مشت چکش مانند را می سازد. گسستی که در بخش های مختلف به نظر می رسد ناشی از تفاوت جهان بینی های شاعران است.

نویسندگان

فهیمه اسدی

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد دورود، دانشگاه آزاد اسلامی، دورود، ایران