رابطه سواد رسانه ای با مهارت های تفکر انتقادی و نقش میانجی خلاقیت شناختی: جزء پژوهی دانش آموزان دوره متوسطه شهر قم

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد رسانه ای با مهارت های تفکر انتقادی و نقش میانجی خلاقیت شناختی در دانش-آموزان دوره متوسطه در دوران کرونا انجام شد. روش تحقیق به صورت توصیفی- همبستگی و روابط بین متغیرها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان دوره متوسطه اول و دوم شهر قم در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ هستند که مطابق با فرمول کوکران تعداد ۳۸۰ نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های سواد رسانه ای فلسفی (۱۳۹۳)، مهارت های تفکر انتقادی ریکتس (۲۰۰۳)، و خلاقیت شناختی سلطانی (۱۳۸۸) بود که برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل یافته ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر به کمک نرم افزار Spss نسخه ۲۶ و نرم افزار Amos نسخه ۲۴ استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد سواد رسانه ای با مهارت های تفکر انتقادی رابطه معنادار داشته و مولفه های آن قابلیت تبیین متغیر فوق را دارد. همچنین نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد که خلاقیت شناختی می تواند نقش واسطه ای در رابطه بین سواد رسانه ای با مهارت های تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه داشته باشد. پیشنهاد می شود جهت تقویت مهارت های تفکر انتقادی، دوره های آموزشی سواد رسانه ای به صورت مستمر برای دانش آموزان برگزار گردد.