رویکردی روانکاوانه به داستان «نمازخانه کوچک من» از هوشنگ گلشیری
محل انتشار: فصلنامه متن پژوهی ادبی، دوره: 28، شماره: 100
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 157
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LTR-28-100_008
تاریخ نمایه سازی: 14 آبان 1402
چکیده مقاله:
«نمازخانه کوچک من،» نوشته هوشنگ گلشیری، داستان شخصیتی را روایت می کند که از ابتدای زندگی اش زائده ای انگشت مانند در بدن اش پیدا می شود؛ ناهنجاری ای که او را وارد تعارضی بی پایان با محیط اطراف اش می کند. دلبستگی وسواسگونه راوی به انگشت ششم اش پرسشهای مهمی را در رابطه با ماهیت وابستگی بیمارگونه او به این تکه گوشت ظاهرا بیفایده مطرح میکند. مقاله حاضر با خوانشی روانکاوانه از داستان، در جهت روشن کردن ظرافتهای روان شناختی این ارتباط پیچیده می کوشد. این مقاله، با تکیه بر آرای ژاک لاکان و اسلاوی ژیژک، استدلال می کند که یگانه راه حل این معما، در نظر گرفتن انگشت پا به عنوان تحقق نیستی و فقدان محض است که از دیدگاه روان کاوانه، هسته اصلی سوژه را در ساحت نمادین نشان می دهد و تبدیل می شود به یگانه جایگاه برای جریان امن ژوئیسانس. انگشت پا، از طریق حضور بیاثر خود، ابژه میل لاکانی را به مثابه ارزشمندترین امر (ولو امری موهوم) در زندگی روانی انسانها تجسم میبخشد که حذف یا افشای آن میتواند به عواقب جبرانناپذیری منجر شود.
نویسندگان
غیاث الدین علیزاده
استادیار، گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه ملایر، ملایر، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :