بازاندیشی مفاهیم و بنیادهای جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در پارادایم پستمدرنیسم
محل انتشار: فصلنامه سیاست دفاعی، دوره: 20، شماره: 77
سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 38
فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JIHU-20-77_002
تاریخ نمایه سازی: 6 آبان 1402
چکیده مقاله:
پژوهش یا تحقیق علمی، مجموعهی فعالیت های منظمی است که براساس یک دیدگاه نظری معین، که متاثر از روششناسی خاصی می باشد، به سوالاتی می پردازد که در ذهن محقق ایجاد می شود. در هر نظریه یا پارادایمی سه عنصر هستیشناسی، شناختشناسی و روششناسی وجود دارد. ارتباط نظامیافتهی این سه عنصر با یکدیگر، می تواند به ارائهی یک تحقیق با هویت علمی منجر گردد. نظریههای جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در حال انتقال به وضعیت جدیدی است و سیمای آن بهتدریج دگرگون می شود. اولا، مسائل، مفاهیم و واژههای جدیدی (از قبیل اقتصاد سیاسی بین الملل، فمینیسم، محیط زیست، ژئوپلیتیک انتقادی، ژئوپلیتیک عمومی، جهانی شدن) در بحث های جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک مطرح می شوند. ثانیا، برخی مفاهیم و اندیشههای رایج در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک (از قبیل حکومت، حاکمیت، مرز، امنیت، حقوق اقلیت ها و حقوق بشر) به شیوهی جدیدی تعریف شده اند. مقالهی حاضر در صدد است تا نشان دهد که چگونه تحول روششناسیها و شناختشناسیهای موجود در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، موجب تحول در ساختار نظریهپردازی در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک شده است. در این زمینه به نقش نظریههای پستمدرن در این عرصه ها پرداخته شده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
زهرا پیشگاهی فرد
دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران