بررسی بینامتنی دلالت های بازآفرینی شاهنامه فردوسی در تاریخ نگاری جوینی
محل انتشار: دوفصلنامه تاریخ ادبیات، دوره: 16، شماره: 1
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 119
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_HLIT-16-1_004
تاریخ نمایه سازی: 3 آبان 1402
چکیده مقاله:
در نظام نوین نقد و تحلیل آثار، معنای متن وابسته به کشف روابط میان سوژه با پیشمتنها، حافظههای مخفی و آشکار اثر و همچنین مولفه های فرامتنی زایشگر آن است که تحلیلهای بینامتنی، بنمایه نظری و روشمندی آن را شکل میدهد. در میان نظریهپردازان این شیوه، رولان بارت به مخاطب این اجازه را میدهد که از برهمچینش متنها و کشف لایههای آثار در ضمیر و ظاهر یکدیگر، به تفاسیر و معناهای نو و خلاقهای دست یابد. از سویی دیگر، در میان تاریخ و ادبیات، علاوه بر اشتراکات و تقابلهای فلسفی، نوعی پیوندهای نهان و معانی نوظهور یافت میشود که یکی از مصادیق آن را در ارتباط نظاممند میان تاریخنگاری جوینی در جهانگشا و حماسهسرایی فردوسی در شاهنامه میتوان جست وجو کرد. لذا این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی سعی در کشف معنایی نو در چرایی خلق تاریخ جهانگشا در ارتباط با پیشمتن غالب خود یعنی شاهنامه دارد. با توجه به وجوه و ابعاد تاثیرپذیری در شکلگیری برخی از عناصر ساختاری، تبیین تطبیقی وجه ادبیت و تحلیل مقولات هویتی و انگیزشی متنها در ارتباط با یکدیگر، این نتیجه حاصل خواهد شد که جوینی در تاریخنگاری خود، صرفا متاثر از واژگان و ابیات شاهنامه فردوسی نبوده و در یک نظام تقابلی سعی در بازآفرینی متنی در قامت شاهنامه و نوزایی حماسه ملی در سطح نثر داشته است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مجید هوشنگی
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران