بررسی مقایسه ای روش های ایجاد تعلیق در دو داستان کوتاه از فئودورداستایفسکی و سیمین دانشور (شب های روشن، کلید سل)

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 179

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICLP10_105

تاریخ نمایه سازی: 2 آبان 1402

چکیده مقاله:

داستان کوتاه، مانند هر نوع داستانی دیگر، دارای پیرنگی منظم است و همهی عناصر داستانی در آن وجود دارند. تعلیقیکی از عناصر داستانی است که نقشی بسیار مهم در پیشبرد پیرنگ و کشش روایت دارد و از انواع آن میتوان به تعلیقماجرا، تعلیق معمایی، تعلیق شخصیت و... اشاره کرد. نویسندگان با روش های گوناگونی تعلیق را در اثر خود پردازشمی کنند؛ برای مثال از طریق گفت و گو، حال و هوا و فضا، کشمکش، برانگیختن احساسات و... . در پژوهش حاضر، عنصر تعلیق در داستانی کوتاه از داستایفسکی و داستانی از سیمین دانشور، به نامه ای «شب های روشن» و «کلید سل» با روش توصیفی تحلیلی بررسی مقایسه ای شده است. هدف از این پژوهش بررسی شباهت ها و تفاوت های روش دو نویسنده از دو فرهنگ و ادبیات متفاوت در ساخت عنصر تعلیق است و دستاورد حاصل از این بررسی ناظر بر این استکه داستایفسکی و دانشور هر دو، به عنصر تعلیق اهمیت زیادی می دادند و روش های ایجاد تعلیق در داستانهای کوتاهآنان بسیار شبیه به هم است. هردو نویسنده از عنصر گفت و گو و برانگیختن عواطف خواننده، در جهت ساخت تعلیق درداستانهای خود بیشترین بهره را برده اند. از عناصر دیگری که سبب ایجاد تعلیق در داستانهای این دو نویسنده شده است، میتوان به «آغاز پرکشش» که در هر دو داستان کوتاه وجود دارد، «کشمکش» که انواع مختلف آن در داستان های بررسی شده وجود داشته «رویارویی» که اغلب، نقطه ی اوج داستان ها بر پایه ی آن شکل گرفته اند و... اشاره کرد. در بخش انواع تعلیق نیزمهم ترین تعلیق به کار رفته در آثار هر دو داستان نویس، تعلیق ماجراست که خواننده را در موقعیتیقرار می دهد که مدام با خودش میگوید بعد چه خواهد شد؟ و برای رسیدن به پاسخ این پرسش است که به خواندنداستان ادامه می دهد.

نویسندگان

غزل کریمی سنگدهی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران

نگار باقرزاده فرح آبادی

کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور ساری