بررسی عنصر مکان در مجموعه داستانهای »عالم لیس لنا« اثر غسان کنفانی

داستان کوتاه مدرن، در تبعیت از روح زمانه ضرورت جامعه فعلیبشری را با زبانی داستانی و پیرو قواعد آن داستان گونه بیانمیکند. یکی از این ارکان مکان است که میتواند نمادی از آمال یاآرزوهای کامن یافته ی شخصیت اصلی، یا نمادی از احساس شادی-یاس او، یا اشاره به موانع و چالشهایی باشد که تحقق امیالش را بامشکل روبه رو میکنند.بسیاری از این ویژگیهای مکانی در آثارغسان کنفانی۱۹۳۶-۱۹۷۲نویسنده توانمندفلسطینی ازجمله داستان های عالم لیس لنا نیز به چشم می خورد ازجمله بیان واقعیتهای درونی و بیرونی زندگی شخصیتهای هر داستان،جذابیت، همزادپنداری و.. وجود دارند که ضرورتهای واقعی راخاطرنشان میکنند و مخاطب را به تفکر در آنها وا میدارد. پژوهشحاضر تحلیل یازده داستان از مجموعه داستان مذکور میباشد کهحاصل آن بیان و تبیین اندیشه ناب در دل پدیدههای پیرامون،یافتن عصاره و ماهیت پدیدهها و سپس خلق مینیمالیسمی منتجاز مرتبط کردن متفکرانه رویدادهای طبیعی و ساختن مجموعه ایاز یک سو، تا حد امکان هماهنگ و کارا و با شکوه و از سوی دیگر به نهایت کوچک و ظریف و قابل درک و شناخت از مجموعه«عالم لیس لنا»کنفانی است

کلیدواژه ها:

غسان کنفانی ، عالم لیس لنا ، داستان ، تحلیل.