( بررسی تطبیقی ترجمه ی داستان عقاب و زاغ در ادبیات عربی و فارسی وکردی )

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 197

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICMHSR13_054

تاریخ نمایه سازی: 16 مهر 1402

چکیده مقاله:

مرگ و نیستی، یکی از مایه های اصلی و پربار ادبیات همه ی جوامع و ملل بوده است، انسان از دیرباز به دنبال جاودانگی و حفظ بقایخود بوده است، به صورتی که اکثر کارهای انسان را می توانیم از رهگذر مرگ و نیاز به حفظ بقا توجیه کنیم، در ادبیات همه ی مللتلاشهایی از این دست که بیشتر به صورت تلاش برای یافتن آب حیات است به چشم میخورد، به طوری که اگر این مضمون راحذف کنیم، بسیاری از شاهکارهای ادبی جهان را از دست خواهیم داد. مرگ و نیستی و در مقابلش جاودانگی در ادبیات ملل قدمتیبه طول تاریخ ادبیات ملل دارند، »گیلگمش«، »ایلیاد و ادیسه هومر« و داستان »اسفندیار« در شاهنامه فردوسی گریزهایی به موضوعمرگ و جاودانگی داشته اند، در ادبیات فارسی به جز داستانهای شاهنامه، رباعیات خیام نیز بنمایه هایی از مرگ و جاودانگی دارند.مثنوی عقاب در اصل از پوشکین شاعر فرانسوی است و شاعران زیادی این شعر و داستان پر محتوا را به زبان های دیگر ترجمهکرده اند، در ادبیات عرب عمر ابوریشه بسیار مختصر داستان را شروع کرده و به ختام رسانده است و زیاد به جزئیات نپرداخته استاما پرویز ناتل خانلری و سواره ایلخانی زاده داستان را طولانی کرده اند و ترجمه ی آزاد کرده اند گویا خود حکایتی دیگر است وتوصیفات زیبایی به آن افزوده اند و امثال زیبایی را در تایید کلام خودشان متناسب با مضمون داستان آورده اند و مقدمه ی زیباییبر داستان نوشته اند و تماما رنگ و بوی ایرانی به آن داده اند که استاد خانلری رنگ و بویی بر اساس فرهنگ فارس و سواره رنگ وبویی بر اساس فرهنگ کردی به آن داده اند و سواره ابتدا به توصیف پاییز می پردازد و بعد این داستان را در در محیط روستا بحثمی کند که کاملا زندگی روستایی و کوهستانی کردستان را به تصویر می کشد و تشبیهات زیبایی را به کار می برد و به داستان رنگو بویی تازه می دهد گویا ترجمه نشده است ، آنقدر استادانه ترجمه کرده که احساس می شود خود اثری دیگر است . مردم شعرعقاب را در هر سه زبان سمبل و نمادی از ارزش های والای انسانی مانند منت قبول نکردن و قانع بودن و مظهر پویایی و قدرتمی پندارند. عقاب در تمام ادبیات ها نمادی است از ارزشهای متعالی انسان، و تصویری است پویا و زنده از آدمیانی که جان بر سرارزشهایشان می نهند ولی به ذلت و پستی تن در نمیدهند، آزاد مردمانی که جان بر سر آزادگی خود می گزارند ولی هرگز تن بهخفت وحقارت نمیدهند، کسی که زندگی دنیوی و پست را وا مینهد و به سمتی میرود که وجدان بیدارش دستور میدهد، عقابدر اشعار شاعران نماد کسانی است که عمر کوتاه ولی با عزت را بر زندگی طولانی توام با پستی و زشتی و حقارت ترجیح میدهند،آنها زندگی را در گنداب حقارت و رذالتهای پستی آور سپری نمیکنند.

کلیدواژه ها:

شعر عقاب در ادبیات عربی وکردی و فارسی ، نماد پردازی در شعر . مضامین اخلاقی در داستان .

نویسندگان

طاهر قاسمی

کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمی تهران ،دبیر عربی شهرستان بوکان