بررسی تطبیقی داستان( امه الارانب) احمد شوقی و داستان (که رو شکاوا) استاد هه ژار موکریانی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 82

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICMHSR13_052

تاریخ نمایه سازی: 16 مهر 1402

چکیده مقاله:

بی گمان آنچه اعماق روح یک امت را می نمایاند، ادبیات اوست. وبررسی وتطبیق ادبیات ملتها با یکدیگر در عرصه ی ملی وجهانی بسیار سودمند است؛چرا کهآشنایی با ادبیات بیگانگان و مقایسه ی آن با ادبیات ملی می انجامد و تفاهم میان ملت ها را افزایش داده و باعث نزدیکی فکری بین آن ها می گردد. داستان ( امه الارانب) احمد شوقی از داستان های زیبای او است که گروهی از خرگوش ها با همکاری هم فیلی را که جای آن ها را راه خود کرده بود و نابود می کرد ، چاله ای حفر کردند و آن فیل در چاله افتاد، مفهوم اصلی داستان در چند موضوع مانند وحدت و یکپارچگی، مشورت، تعاون ، عشق به وطن، قبول نکردن ظلم است، استاد هه ژار این داستان را به زبان کردی ترجمه کرده است، این مقاله با روش تحلیلی توصیفی و با رویکرد تطبیقی به تطبیق دو داستان پرداخته ۱ است و روشن نموده است که هر دو داستان در قالب مثنوی است ، اما مثنوی احمد شوقی (۲۴) بیت و در بحر رجز تام است و مثنوی استاد هه ژار (۲۲) بیت است . شخصیت های داستان خرگوش ها و فیل هستند که در هر دو یکی هستند . مکان داستان هم همان خرگوش آباد است که خرگوش ها در آن زندگی می کردند . در هر دو داستان عنصر گفت و گو حاکم است که میان خرگوش ها گفت و گو رخ می دهد و سه تن را انتخاب می کنند و آن ها نظرات خودشان را ارائه می کنند . در هر دو داستان اشاره دارد که سه تن از آن ها انتخاب شد که به عنوان نماینده ی آن ها حرف بزند. در داستان احمد شوقی بیان می کند که خرگوشی همه ی آن ها را صدا زد و گفت : ای خرگوش ها ، از دانا و شاعر و نویسنده (همه ی آن ها را مورد خطاب قرار داد ) . در داستان استاد هه ژار به این اشاره دارد که همه ی آن ها را صدا زد اما مانند احمد شوقی از الفاظی چون (شاعر و کاتب و عالم) استفاده نکرده است می توان گفت احمد شوقی صفات انسانی را به آن ها داده است تا داستان جذابتر شود . در داستان خرگوش دوم زمانی که گفت من با روباه حرف می زنم که راهی به ما نشان دهد و مزد او به خاطر این مشورت دو خرگوش باشد ، احمد شوقی فقط ذکر کرده است دو خرگوش، اما استاد هه ژار اشاره دارد که مزد روباه به خاطر مشورتش دو خرگوش چاق و چله باشد . در داستان احمد شوقی بیان می کند وقتی که خرگوش سوم گفت همه بر سر راه فیل چاله ای را بکنیم پس زمانی که از آن رد شد، در آن بیافتد ، اما استاد هه ژار علاوه بر کندن چاله ، به پوشاندن آن هم با خس و خاشاک و برگ اشاره کرده است که فکر کند ادامه ی راه است و هیچ شکی در آن نکند و در آن چاله بیافتد . در داستان احمد شوقی بیان می کند که آن فیل جایی را که خرگوش ها زندگی می کردند برای خود به عنوان راه انتخاب کرد تا رد شود و یا در مسیر راه هم از گیاهان و آب آنجا استفاده کند اما استاد هه ژار بیان می کند که فیل جایی که خرگوش ها در آن زندگی می کردند را به زور گرفت و زمین هایشان را قطعه قطعه کرد. یعنی به گونه ای که آن ها هیچ استفاده ای از آنجا نبرند . در هر دو داستان پیامی بسیار زیبا در کلماتی کم اشاره شده است که دشمن را نباید با دشمن راند چون بالاخره او هم دشمن است پس باید از بطن جامعه کاری کرد و مردم همه دست به دست هم بدهند و دشمن را بیرونبرانند.تمام داستان به اهمیت اتحاد و تعاون و مشورت و عشق به وطن اشاره می کند

کلیدواژه ها:

احمد شوقی ، هه ژار ، ادبیات تطبیقی ، تطبیق دو داستان. بیان شباهت ها و تفاوت های دو داستان.

نویسندگان

طاهر قاسمی

کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمی تهران ،دبیر عربی شهرستان بوکان