مصائب بدن، وجه مشترک انفجار هنر فمینیستی در دهه ی هفتاد

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 202

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LLCSCONF16_081

تاریخ نمایه سازی: 9 مهر 1402

چکیده مقاله:

همه ی ما انسان ها دارای بدن هستیم. گذشته از مشخصات فردی،سن، گرایش جنسی، قومیت، ملیت و مذهب ، همه ی مابدن هایی از جنس پوست و استخوان و خون داریم. این واقعیت مدت هاست که توجه هنرمندان را به خود جلب کرده است،هنرمندانی که از طریق نقاشی، مجسمه سازی، رسانه های جدید و پرفورمنس اجرا به بدن خود و دیگران پرداخته اند . تاریخ هنرمملو از افرادی است که با تجربه های مختلف با این موضوع درگیر بوده اند، از طراحی های فیگوراتیو در غارها گرفته تا مجسمهداوود میکل آنژ ۱۵۰۴ – ۱۵۰۱ ، از هنر اجرای مارینا آبراموویچ Marina Abramović۱ با عنوان The Artist is Present (۲۰۱۰) تا بازیهای ویدئویی که انسانیت را مورد سوال قرار می دهند. از آنجا که آینده ی ما به طور فزایندهای درحال ناامن شدن است، موضوعات بدن و آنچه می تواند در برابر آن دوام بیآورد اهمیت بیشتری می یابند. نظریه پردازان فمینیست به طور مشترک باور داشتند که بدن زنانه نقطه شروع تمام تبعیض هایشکل گرفته علیه زنان است و به واسطە همین امر زنان همواره فرودست انگاشته شده اند. در نتیجهبدن زنانه به عنوان رسانه ای جدید، به عرصە مبارزە هنر فمینیستی تبدیل شد. همانطور که محل اعمال بسیاری از خشونت ها و تبعیض ها نیز بود. علت دیگر این انتخاب، بی واسطگی و بی فاصلهبودن با مخاطب نسبت به دیگر رسانه ها مثل نقاشی و مجسمه سازی بود. سعیدی، ۱۴۰۱ اما سوال این است چگونه بدن می تواند یک رسانه ی پویا برای خلق آثار هنری باشد؟ این تحقیق با روش تحلیلی توصیفی در جهتپاسخ دادن به این پرسش به بررسی وجه مشترک آثار سه هنرمند زن مسلمان نیل یالتر ، شیرین نشاط و لاله السیدی میپردازد.

کلیدواژه ها:

هنر فمینیست دهه ۷۰ ، بدن ، هنرمندان آوانگارد

نویسندگان

سمیه سبکبار

دانشجوی دکترای علوم انسانی ، اسپانیا