پراهمیت ترین قسمت ساختمان برای افراد غیراستفاده کننده صورت ظاهری بنا است که در برابر دید عموم قرار می گیرد.تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی در طراحی
نما موجب شکل گیری تعداد کثیری نماهای بی
هویت و فاقد زیباییدر
ایران شده است. برای شکل گیری یک نمای همگن با نمای شهری باید مشترکاتی با نماهای پیرامون ساختمان ایجاد شود، اما متأسفانه در شهرهای
ایران شاهد شکل گیری نماهایی بی نهایت نامتناسب و ناهمگن در کنار هم دیگر هستیم.چون نه فرهنگ مشترکی با یکدیگر دارند، نه مصالح یکسانی بکار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال می کنند. در حقیقت هریک از نماها در شهر تنها نمودی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسائل مختلف و حتی حاصل یک تقلید سطحی از نمونه های غربی و یا شرقی است. و نتیجه آن ساخت چنین نماهایبی هویت، نامتناسب و حتی از نظر بصری زشت است. در این پژوهش محقق به دنبال آن است تا با استفاده از روش تحلیلی کتابخانه ای برای
هویت بخشیدن به نماهای ساختمانی راه کارهایی جهت حفظ و تداوم ساختارهای منطقی
معماری سنتی و معرفی سبک های تلفیقی معماریسنتی با الگوهای نوین را ارائه دهد.در پایان محقق بر این عقیده است
معماری سنتی هر زادبومی بستگی تام به
هویت تاریخی، فرهنگی، شرایط اقلیمی ومصالح ساخت منطقه ای دارد لذا با ترکیب این ویژگی ها با الگوهای
معماری نوین زیبایی شناسی بوم سازگار و
هویت داررا به نماهای ساختمانی می توان بازگرداند