بایزید در میانه شمس و مولانا
محل انتشار: دوفصلنامه زبان و ادب فارسی، دوره: 76، شماره: 247
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 144
فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PERLIT-76-247_002
تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1402
چکیده مقاله:
نخستین گفت وگوی شمس با مولانا پیرامون بایزید بوده است. شمس به این نکته در پایان یک پاره گفتار عربی در مقالات تصریح می کند. نقد بایزید بارها به شیوه ای مشابه در جای جای سخنان شمس پدیدار می شود. همین نقد درباره حلاج هم تکرار می شود. از این گذشته نکات مرتبط با این ملاحظه نقادانه بارها در مقالات جلوه دارد؛ تاملاتی درباره متابعت و بدعت، شطح و مستی، هوشیاری پس از مستی، جبر و خاموشی. اما نکته اصلی آن جاست که مولانا آشکارا در این زمینه نگاه و گفتار دیگری دارد. او نه تنها ستاینده بایزید و حلاج است؛ بل با شوری فزون مایه از مستی و جبر عاشقانه می گوید. در عین حال در ذهن و زبان مولانا روح سخن شمس بدون کاربست آن در نقد امثال بایزید حاضر است. این نوشتار تلاشی است برای بازخوانی پرسش نخستین شمس و طرح جوانب گوناگون دوگانگی نگاه شمس و مولانا در این چشم انداز و نیز پیشنهادهایی برای تبیین این تمایز و استقلال منظر
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حمیدرضا توکلی
دانشگاه سمنان