روایت شناسی داستان بیژن و منیژه بر اساس نظریه ژنت

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 110

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

EJPS08_020

تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1402

چکیده مقاله:

زمان در روایت با زمان واقعی تقویمی تفاوت بسیار دارد . روایت به طرق مختلف از جمله گفت و گو، توصیف، تکرار دچار کندی شده و به واسطه حذف و پرش شتاب میگیرد. در این مقاله با توجه به نظریه ژرار ژنت، داستان بیژن و منیژه از نظر روایت زمانی و کاربرد تکنیکهای فردوسی برای شتاب مثبت و منفی زمان بررسی شده و به این نتیجه رسیده ایم که با توجه به کل ابیات این داستان، گفت و گو بیشترین نقش را در پیشبرد آن داشته و توصیف کمترین نقش را دارد. در بخش ابتدایی داستان توصیف پر رنگ تر است و شتاب منفی است زیرا راوی مقدمه چینی میکند تا مخاطب را با شرایط و وضعیت آشنا کند و پس از آن گفت و گو و کنش شخصیتها داستان را پیش می برد. بدنه اصلی داستان دارای شتاب مثبت است و زمان تقویمی بیشتر از زمان روایت شده است که دلیل آن حذف و پرش زمانی استاما. در این بخش بیشترین گفت و گو نقل شده و توصیف در کمترین حد است. این نتیجه نشان میدهد فردوسی از تکنیکهای داستان نویسی بهره برده و در بخشهای مهمتر داستان را دچار تعلیق نموده و با گفت و گو سعی در کند کردن زمان و افزایش هیجان داستان کرده است و زمانی که نیازی به این کار نبوده زمان را به سرعت رد کرده و روایت را به جای اصلی داستان انتقال داده است.

نویسندگان

شکوفه همتی طلب

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس

ناهید نظری

کارشناس رشته آموزش و پرورش ابتدایی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد آباده