نقش مسلمانان در ساختار و جامعه سیاسی هند در دوران پس از استقلال

هند یک جامعه چند فرهنگی، چند مذهبی، چند زبانه و چند قومیتی است. اسلام برای قرن ها به بخشی از میراث مذهبی و فرهنگی هند تبدیل شده است. در طول قرنها، فرهنگهای هندو و مسلمان به طور قابلتوجهی در سراسر هند ادغام شده اند و مسلمانان نقش برجسته ای در رشد اقتصادی و نفوذ فرهنگی هندداشتهاند. در یک جامعه چند فرهنگی مانند هند، ادغام اجتماعی و سازگاری زمینه را برای همزیستی مسالمتآمیز بین اقلیت و اکثریت گروه های قومی یا مذهبی فراهم می کند.پیشینه پژوهش مرتبط نشان میدهد که در دو زمینه شکاف وجود دارد: اول اینکه نقش نخبگان مسلمان و احزاب سیاسی در جامعه معاصر هند در یک بخش بررسی نشده است. ثان،ی وضعیت مسلمانان به عنوان یک گروه اقلیت در جامعه اکثریت هندو هنوز مورد مطالعه قرار نگرفته است. از این رو، این پژوهش تلاشی برای پرکردن خلا موجود و بررسی هر دو موضوع است. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا نقش نخبگان مسلمان و احزاب سیاسی در ساختار سیاسی هند پس از استقلال بررسی شود. فرضیه های پژوهش حاضر عبارتند از: -۱ در هند پس از استقلال، نخبگان و احزابسیاسی نقش بسزایی داشتند و به توسعه کشور کمک کردند. -۲ برای توصیف وضعیت جامعه مسلمانان در هند دو راه وجود دارد: مسلمانان هندی هم از نظر فرهنگی در جامعه هند ادغام شده و هم از اکثریت جدا شده وبیگانه هستند. چندفرهنگ گرایی به عنوان چارچوب نظری پذیرفته شد و در این تحقیق از روش های اسنادی و توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق فرضیه یک را حفظ می کند، در حالی که فرضیه دو تا حدی اثبات شده است.

کلیدواژه ها:

هند ، مسلمانان ، هندوها ، چندفرهنگی ، استقلال ، پس از استقلال