بررسی تطبیقی اتوپیا در اندیشه های اجتماعی افلاطون، ابونصر فارابی و کارل مارکس
محل انتشار: مجله مطالعات جامعه شناسی، دوره: 2، شماره: 3
سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 191
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JOSSI-2-3_005
تاریخ نمایه سازی: 5 شهریور 1402
چکیده مقاله:
طرح اندیشه اتوپیا از طرفی بیشتر در دوره هایی صورت گرفته که نظام های اجتماعی از عدم انعطاف سیاسی بیشتری برخوردار بوده و اندیشمندان خود را در تاثیرگذاری بر نظام سیاسی اجتماعی زمان خود ناتوان دیده اند و از طرف دیگر وجود ساختی ناسالم و به تعبیر جامعه شناختی، غیرکارکردی، موجب می شده که هر کدام از اندیشمندان، فیلسوفان و حتی جامعهشناسان به ساختن تصویری ذهنی و آرمانی از جامعه ای که مردم و مخصوصا طبقات و اقشار پایین جامعه بتوانند نیازهای خود را در حد معقولی تامین کرده و دوستی و تعاون را جایگزین ستیزه و تضاد در روابط اقتصادی اجتماعی کنند، اقدام کرده اند. به همین دلیل می توان تلاش اندیشمندان در طرح مدینه فاضله را نوعی طرحریزی و برنامهریزی برای ایجاد اصلاحات و تغییرات دانست که مقصد آن در این اندیشه ها همان مدینه فاضله است. توصیف افلاطون از مدینه فاضله و حکومت با شرح منشا جامعه سیاسی یعنی چگونگی گردهم آمدن مردمان برای برپا کردن کشور آغاز می شود. به نظر او انگیزه این کار نه همسایگی و نه تشابه نژادی، بلکه نیاز اقتصادی افراد بشر به یکدیگر است و این نیاز هم از دو چیز بر می خیزد یکی توانایی محدود افراد برای برآوردن همه نیازهای خود و دیگری استعدادهای گوناگون افراد که آنان را به کارهای متفاوتی قادر می سازد. با آطن که افلاطون به طور جزمی معتقد به اقتصاد به عنوان تنها منشا جامعه سیاسی نیست، بلکه عوامل دیگری را هم دخیل می داند و لیکن نیاز اقتصادی را زیربنا میانگارد. مدینه فاضله در اندیشه فارابی بر اساس تعاون، یاریگری، تقسیم کار و توزیع مسئولیت های اجتماعی بین اعضای جامعه، به منظور رفع نیازهای فردی و جمعی تشکیل می شود. به نظر فارابی وظیفه اصلی حکومت کوشش و تلاش همه جانبه برای برقرار امنیت و آرامش و استقرار گسترده شبکه آموزش و پرورش به منظور کشف استعدادها و پرورش آنها و بهره گیری صحیح از استعدادهای شکوفا شده برای واگذاری مسئوولیت های متناسب در ضمن تقسیم کار است.کارل مارکس معتقد است که کمونیسم به عنوان مدینه فاضله انسانها، امکان به فعلیت در آوردن آرزوهای دیرینه بشر یعنی حذف امتیازات اقتصادی و نابرابری های اجتماعی را فراهم آورده و از این طریق انسان ها در عمل به آزادی و تساوی بیشتری برای کنش اجتماعی خود دست می یابند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
داود ابراهیم پور
دانشجوی دکترای جامعه شناسی و عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز.
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :