ساختار داستانی حکایت ها در حدیقه سنایی

سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 83

فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_KVSHN-11-21_002

تاریخ نمایه سازی: 30 مرداد 1402

چکیده مقاله:

حدیقه سنایی یکی از مهمترین منظومه های عرفانی و اخلاقی است که مباحث تعلیمی آن به شیوه مستقیم یا درخلال حکایت ها و تمثیل های گوناگون بیان شده است. یکی از وجوه اهمیت این منظومه، اشتمال آن بر قصه های دینی و اخلاقی و پایه گذاری این نوع از داستان ها در متون عرفانی است. در این مقاله، نگارنده با توجه به پیشینه تحقیق در مورد قصه پردازی سنایی کوشیده است از دیدگاه متفاوتی، شیوه سنایی را در داستان پردازی تشریح و توصیف کند و چگونگی ارتباط حکایت ها با متن را نشان دهد و با توجه به آمار ارایه شده، ویژگی هر یک از عناصر داستانی موجود در حکایت ها را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نتایج کلی مترتب بر این بررسی، آن است که حکایت پردازی سنایی صرفا ابزاری برای تبیین و تعلیم مسایل اخلاقی است و جز در چند نمونه، ساختار و ظرافت داستانی در آن مطرح نیست. حکایت ها غالبا به شکل گفتگوی دوطرفه و بدون کنش فیزیکی ارایه شده اند. در این حکایت ها طبقات مختلف اجتماعی حضور دارند و بیشتر آنها، شخصیت های گمنام محسوب می شوند. شخصیت هایی که ساده و ایستا هستند و تشخص زبانی ندارند. راوی این حکایت ها، در اکثر موارد، بر تمام اعمال و افکار شخصیت ها اشراف دارد و دانای کل مداخله گرمحسوب می شود.

نویسندگان

مهین دخت فرخ نیا

استادیار دانشگاه شهید باهنر کرمان