CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

ساختار داستانی حکایت ها در حدیقه سنایی

عنوان مقاله: ساختار داستانی حکایت ها در حدیقه سنایی
شناسه ملی مقاله: JR_KVSHN-11-21_002
منتشر شده در در سال 1389
مشخصات نویسندگان مقاله:

مهین دخت فرخ نیا - استادیار دانشگاه شهید باهنر کرمان

خلاصه مقاله:
حدیقه سنایی یکی از مهمترین منظومه های عرفانی و اخلاقی است که مباحث تعلیمی آن به شیوه مستقیم یا درخلال حکایت ها و تمثیل های گوناگون بیان شده است. یکی از وجوه اهمیت این منظومه، اشتمال آن بر قصه های دینی و اخلاقی و پایه گذاری این نوع از داستان ها در متون عرفانی است. در این مقاله، نگارنده با توجه به پیشینه تحقیق در مورد قصه پردازی سنایی کوشیده است از دیدگاه متفاوتی، شیوه سنایی را در داستان پردازی تشریح و توصیف کند و چگونگی ارتباط حکایت ها با متن را نشان دهد و با توجه به آمار ارایه شده، ویژگی هر یک از عناصر داستانی موجود در حکایت ها را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نتایج کلی مترتب بر این بررسی، آن است که حکایت پردازی سنایی صرفا ابزاری برای تبیین و تعلیم مسایل اخلاقی است و جز در چند نمونه، ساختار و ظرافت داستانی در آن مطرح نیست. حکایت ها غالبا به شکل گفتگوی دوطرفه و بدون کنش فیزیکی ارایه شده اند. در این حکایت ها طبقات مختلف اجتماعی حضور دارند و بیشتر آنها، شخصیت های گمنام محسوب می شوند. شخصیت هایی که ساده و ایستا هستند و تشخص زبانی ندارند. راوی این حکایت ها، در اکثر موارد، بر تمام اعمال و افکار شخصیت ها اشراف دارد و دانای کل مداخله گرمحسوب می شود.

کلمات کلیدی:
سنایی, حدیقه, قصه پردازی, حکایت های عرفانی, ساختار داستانی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1734516/