ساختار روایت در داستان ضحاک

سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 204

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_KVSHN-13-24_004

تاریخ نمایه سازی: 30 مرداد 1402

چکیده مقاله:

داستان ضحاک، یکی از داستانهای اساطیری شاهنامه فردوسی، است که به لحاظ ساختار ویژه ای که دارد، از منظر دیدگاههای جدید نقد ادبی شایسته بررسی است. بنابراین، داستان مذکور براساس دیدگاههای گریماس، نظریه پرداز ساختارگرا نقد و تحلیل شده است . بر طبق الگوی گریماس: شناسنده(ضد قهرمان): ضحاک است؛ موضوع شناسایی: پادشاهی؛ فرستنده: اهریمن؛ گیرنده: ضحاک؛ نیروهای یاریگر: اهریمن و...؛ نیروهای مخالف: فریدون، کاوه و... به شمار می روند زنجیره های روایی در این داستان عبارتنداز: زنجیره پیمانی که بیانگرپیمانی بین فرستنده و گیرنده است؛ اجرایی که شامل آزمونها و ماموریتهای شناسنده است و انفصالی: که حاکی از سیر داستان از وضعیت نامتعادل و منفی به وضعیت مثبت است. بنابراین کارکردهای ویژه روایت دراین داستان شامل پیمان، آزمون و داوری است. در روایت این داستان، ساختار «قرار داد (یا ممنوعیت، نقض، مجازات»، به کارگرفته شده است؛ یعنی شناسنده (ضحاک) قراردادها و ممنوعیت ها را نقض می کند و سرانجام مجازات می شود.

نویسندگان

مسعود فروزنده

دانشیار دانشگاه شهرکرد