بررسی و تحلیل مرگ و معنای زندگی از دیدگاه مولوی

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 145

فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ERFAN-6-23_007

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1402

چکیده مقاله:

«مرگ» و تاثیر آن بر «معنی زندگی» از دغدغه­های همیشگی بشر بوده است؛ مولوی در شمار اندیشمندانی است که موضوع مرگ و رابطه آن با معنای زندگی را در مثنوی و کلیات شمس به تفصیل بیان نموده است. مولوی عارف، بسیار «مشتاق مرگ» است و از آن با تعبیر «عروسی ابدی» یاد می کند. از دیدگاه وی، مرگ به معنی «قطع» و «پایان زندگی» نیست، بلکه «آغاز زندگی جاودانه دیگری» است. در چنین اندیشه­ای، معنی زندگی، تولد دوباره یافتن، تکامل انسانی، روی کردن به صفای باطن، به دنیای قلب پانهادن، زمام عقل را به عشق الهی سپردن، ایجاد تغییر و تحول در جریان زندگی و پرهیز از خشک­اندیشی، همراهی با زمان و... است. افزون براین، دیدگاه­های مولوی در این زمینه، در چارچوب نظریه «فراطبیعت­گرایان» قرار می­گیرد؛ زیرا مولوی، عامل اصلی معناداری زندگی را «عشق» به خداوند و سیر و حرکت به سوی او دانسته و مرگ را بخش جدایی­ناپذیر زندگی و عامل پیوند و تکامل زندگی انسانی معرفی می­نماید.