حکومت مندی در اندیشه و کنش «محمدعلی فروغی»

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 81

فایل این مقاله در 37 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_POLITIC-14-26_003

تاریخ نمایه سازی: 28 تیر 1402

چکیده مقاله:

ناکارآمدی و عقب ماندگی ساختار نظام سیاسی حاکم بر ایران دوران قاجاریه، دستاوردی جز فقر، بیماری، تحقیر و شکست برای مردم به ارمغان نیاورد. این امر بدان معناست که الگوی حکومتمندی متافیزیکی حاکم، قادر به پاسخگویی نیازها و مقتضیات زمان حاضر نبوده است. از اینرو نخبگان سیاسی سعی کردند تا با الهام از تمدن غرب، تغییری در پارادایم اندیشه ای حاکم بر ساختار سیاسی نظام سنتی ایران ایجاد کنند و شیو ه جدیدی از سامان دهی امر سیاسی را جایگزین نمایند. کاوش در نظریه های این نخبگان، حکایت از تحولی مهم در سپهر اندیشه ای ایرانیان دارد؛ زیرا نخستین بار بود که از مفاهیمی از قبیل قانون، قدرت محدود، پارلمان، عدالتخانه و حکومت مردم سخن رانده می شد . این رویکرد گواه بر آن است که جامعه و ساختار سیاسی ایران در حال گام برداشتن به سمت نوع مدرن حکومتمندی است. در میان نخبگان مطرح در این حو زه، «محمدعلی فروغی» دارای نظریه ای منسجم و سنجیده درباره شکل مناسب دولت در کالبد سیاسی ایران است. بدین منظور در این پژوهش قصد داریم تا به بررسی آثار اندیشه ای وی پرداخته، بر انگاره وی درباره حکومتمند شدن دولت تمرکز کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که فروغی چه نوعی از دولت را برای استقرار در ساختار سیاسی ایران مناسب میدانسته است؟ این دولت دارای چه شاخص ها و مولفه هایی است؟ تبلور سازه ذهنی وی درباره دولت در اعمالش چگونه بوده است؟ فرضیه پژوهش این است که به نظر می رسد که فروغی شکل مشروطه سلطنتی همراه با فنونی چون دولت مبتنی بر قانون اساسی، تفکیک قوا، مجلس قدرتمند ، قوه قضاییه و به رسمیت شناختن حقوق شهروندی از قبیل آزادی بیان و عقیده ، مسکن، شغل و... را در اندیشه و کنش خود دنبال میکرده است . فرضیه پژوهش در قالب چارچوب نظری هرمنوتیک اسکینر آزمون شده است.

نویسندگان

روح اله اسلامی

استادیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد

سعیده خلیلی

کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد

بهروز اسمعیل زادگان

کارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد