واکاوی مساله بداء بر طبق دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و میرداماد

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 86

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SLMP-7-3_003

تاریخ نمایه سازی: 19 تیر 1402

چکیده مقاله:

این مقاله به واکاوی مساله بداء بر طبق دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و میرداماد به روش توصیفی – تحلیلی می پردازد. مساله بداء دارای سابقه طولانی است و اندیشمندان و متفکران زیادی در مورد آن اظهار نظر کرده اند من جمله خواجه نصیرالدین طوسی و میرداماد. با توجه به اینکه این موضوع همواره در طول تاریخ مورد بحث بین نخبگان اسلامی بوده است و هنوز نیز این اختلافات در جهات مختلف ادامه دارد لذا این مقاله قصد دارد تا نظرات دو تن از دانشمندان و متکلمان بزرگ شیعه را بیان و با یکدیگر مقایسه کند. از نظر آنان، بداء و نسخ دارای یک واقعیت اند و تنها حوزه کاربردشان متفاوت است: نسخ در امور تشریعی و بداء در امور تکوینی است. نسخ بیانگر انتهای حکم تشریعی و محدودیت زمانی آنهاست. بداء نیز در حوزه امور تکوینی بیانگر انتهای اتصال افاضه و محدودیت زمانی هستی موجودات مادی است. قلمرو وقوع بداء، عالم ماده است و عالم دهر و سرمد، مبرا از وقوع بداء هستند. کیفیت اسناد بداء به خداوند، بیانگر کیفیت ارتباط حادث با قدیم و متغیر با ثابت است. در اندیشه میرداماد، امور تدریجی دارای دو جهت اند: از یک جهت با عالم دهر نسبت دارند و به این اعتبار، متصل و ثابت اند و از جهت دیگر با عالم سیلان و مادی، نسبت دارند و به این اعتبار، تدریجی و متبدل اند. از جهت اول، به ثابت حق واجب بالذات مستند هستند و از جهت دوم واسطه استناد حوادث زمانی به واجب هستند.

نویسندگان

نسرین علوی نیا

استاد دانشگاه آزاد اسلامی، داراب، فارس، ایران

ماهرخ زارعی بهجانی

استاد حوزه علمیه الزهرا (س)، شیراز، فارس، ایران