نقش واسطه ای کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان

پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطهای کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر بهصورت موردی در دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان نور انجام گرفت. پژوهش حاضر جز مطالعات توصیفی- تحلیلی و از نوع همبستگی است و با استفاده از روش تحلیل مسیر (مدلیابی معادلات ساختاری) انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر نور در سال تحصیلی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ بودند. نمونه پژوهش شامل ۲۵۰ نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس گرایش به مصرف مواد (IAPS) ، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی (BSNQ) و پرسشنامه کنترل هیجانی (ECQ۲) بودند. برای تحلیل آماری داده ها از همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد نیازهای اساسی روانشناختی هم بهطور مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق کنترل هیجانی بر گرایش به مصرف مواد مخدر اثر دارد. بهطور کلی با توجه به نتایج میتوان گفت که کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان نقش واسطه ای دارد. با افزایش میزان نیازهای اساسی روانشناختی در دانش آموزان متوسطه، بر میزان گرایش به مصرف مواد آنان کاسته میشود و با افزایش میزان کنترل هیجانی در دانش آموزان متوسطه، از میزان گرایش به مصرف مواد آنان کاسته میشود و برعکس.