اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نگرش مثبت و منفی به بزهکاری در نوجوانان مناطق پرخطر شهر اصفهان

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 174

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LQPPC01_064

تاریخ نمایه سازی: 17 تیر 1402

چکیده مقاله:

گستردگی دامنه ی اختلالات رفتاری و شرایط نابسامان اجتماعی، منجر به افزایش بزه اجتماعی و مشکلات اجتماعی در سطح خرد و کلان گردیده است؛ لذا باتوجه به آسیب پذیری قشر کودک و نوجوان، این مسئله مشغله ی اصلی متخصصین امر در سال ها اخیر بوده است؛ لذا باتوجه به چالش فوق هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله تنظیم شناختی هیجان بر نگرش مثبت و منفی به بزهکاری نوجوانان دختر ساکن در مناطق پرخطر شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بوده است. برای ناساس جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دختران نوجوان ۱۲ تا ۱۶ ساله ی ساکن در منطقه جوی آباد شهر اصفهان در سال ۱۴۰۱ بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۳۰ دختر با لحاظ ملاک های ورود انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های تمایل به بزهکاری فضلی ( ۲۰۱۰ ) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش تحت ۸ جلسه آموزشی تنظیم هیجان گراس ( ۲۰۱۵ ) قرار گرفتند، این در حالی بود که گروه گواه هیچ مداخله آموزشی - روانی دریافت نکردند. داده های به دست آمده را روش آماری کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS۲۱ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد آموزش مبتنی بر تنظیم هیجان ۱۷ درصد از تفاوت های نگرش منفی به رفتارهای بزهکارانه در پس آزمون به تفاوت بین دو گروه مربوط و برای متغیر مستقل (آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان) بوده است (P>۰/۰۵). از نتایج فوق چنین به دست می آید که راهبرد تنظیم هیجان نقش موثری در نگرش های افراد نسبت به بزهکاری دارد، لذا از این پروتکل آموزشی می توان در مدارس و کلینیک های مشاوره و رفتاردرمانی بهره گرفت.

نویسندگان

مینو نجمی

دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه روانشناسی بالینی، واحد خمینی شهر، دانشگاه آزاد اسلامی ، خمینی شهر، اصفهان، ایران

میلاد عابدی

استادیار، گروه روانشناسی بالینی، واحد خمینی شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، خمینی شهر، اصفهان،ایران،