بررسی مضامین عرفانی در سروده «کیف صعد ابن الصحراء الی الشمس» اثر عبدالله الصیخان
محل انتشار: فصلنامه عرفان اسلامی، دوره: 19، شماره: 76
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 191
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IAUZ-19-76_005
تاریخ نمایه سازی: 13 تیر 1402
چکیده مقاله:
دلالتهای لایهای و چندگانه اصطلاحات و نمادهای عرفانی، سبب گردیده تا شاعران معاصر عربی برای بیان اندیشههای و دغدغههای زمانه خویش از زبان عرفان بهرهجویند تا ضمن غنا بخشیدن به آثار خویش، مخاطب را در دریافت مفاهیم و پیامها دچار چالش و کنکاش ذهنی نمایند تا از این رهگذر، تامل دوچندان در آثار آنان کرده و به رمزگشایی از اندیشه صاحبانش همتکنند. عبدالله الصیخان یکی از شاعران معاصر سعودی است که با تامل در آثار او می توان ردپای مضامین عرفانی را مشاهدهنمود و کاربست زبان عرفان و تصوف در سرودههایش رنگ بدیعی به شعرش بخشیده است. وی در سروده (کیف صعد ابن الصحراء الی الشمس) به بیان برخی مضامین و اصطلاحات عرفانی پرداختهاست. این مقاله برآن است تا با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مضامین و مفاهیم عرفانی در این سروده بپردازد. شاعر مضامین عرفانی را در جهت بیان افکار و اندیشههای خود بهکاربردهاست ابن الصحراء در این سروده نماد یک انسان بدوی است که بهدنبال کشف حقیقت و معرفت و کمال و به دنبال سیرعرفانی است یا اینکه او نماد خود شاعر است که سفر خود را از زمین به سوی آسمان آغازکردهاست تا به خورشید دستیابد. او می کوشد تا با پشت سرگذاشتن مراحل عرفانی به تجلیگاه حق دستیابد و با فراخوانی شخصیت ابن صحرا برآنست تا پوشیده و در پرتو این مضامین آرا و اندیشههای خود را بیانکند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محسن سیفی
دانشیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه کاشان، ایران.
مصطفی جوانرودی
استادیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه پیام نور. ایران. نویسنده مسئول: mjavanrudy@yahoo.com
نجمه طاهری سرتشیزی
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، دانشگاه کاشان، ایران.
خدیجه فولادی
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، دانشگاه کاشان، ایران