دگردیسی در هستی شناسی معرفت در سنت فلسفی اسلامی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 116

فایل این مقاله در 29 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_AADAB-11-24_003

تاریخ نمایه سازی: 13 تیر 1402

چکیده مقاله:

وجود و معرفت به عنوان دو مولفه اصلی در فلسفه، دارای نظام معنایی و روابط خاصی هستند. در هریک از نظام­های فلسفی، نظر به معنا و مصداق خاصی که از وجود یا معرفت مدنظر است، نوساناتی در رابطه دو جانبه این دو ایجاد شده است. این پژوهش درصدد بررسی تاریخی و طبقه بندی سطوح مختلف رابطه وجود و معرفت، نیز، فراز و فرودهای آن در حکمت متعالیه است. ماهیت تحقیق بنیادی بوده و به صورت توصیفی- تحلیلی و با بهره­گیری از روش فراترکیب نگاشته شده است. یافته­های پژوهش نشان می­دهد از ابتدای حکمت مشاء تا حکمت اشراق و سرانجام در حکمت متعالیه، نسبت وجود و معرفت یک سیر را از تباین مطلق تا تساوی مطلق طی نموده است، بلکه با تتبع متوجه یک سیر ترقیق می­شویم و این، نه در مکتب مشا و اشراق، که قایل به تباین محض­اند، بلکه از همان حکمت متعالیه شروع شده است که از بررسی سطوح نظریات ملاصدرا در ماهوی بودن یا وجودی بودن علم روشن می شود.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

قدرت الله قربانی

دانشیارگروه فلسفه، دانشگاه خوارزمی تهران

زهره زارعی

دانشجوی دکترای فلسفه، دانشگاه خوارزمی تهران