اهمیت رویکرد تصمیم گیری در سازمان و مدیریت و فرایند تصمیم گیری عقلانی

بعضی از صاحبنظران مدیریت و تصمیم گیری را مترادف می دانند. مدیریت یک رفتار هدفدار است و مدیران ازطریق گزینش راه حل ها و شیوه های عمل در جهت تحقق هدف های سازمان فعالیت میکنند؛ از این رو طرفداران رویکردتصمیم گیری توصیه می کنند که در کار مطالعه و آموزش مدیریت تاکید بر تصمیم، تصمیم گیرنده و فرایند تصمیم گیری روشیسودمند و موثر است. بنابراین مدیران علاوه بر تحلیل عمل تصمیم گیری تلاش می کنند که اثرات تصمیم گیری بر جوانبمختلف فعالیتهای سازمان از جمله الگوی روابط رسمی، فرایندهای ارتباط و کسب اطلاعات، واکنش های روانی و اجتماعیکارکنان و در نهایت اثرات ارزشها بر تصمیم گیری را ملاحظه و مطالعه کنند. این شیوه از یکسو توصیف می کند کهتصمیمات سازمانی چگونه اتخاذ می شوند و از سوی دیگر تجویز می کند که این تصمیمات چگونه باید اتخاذ شوند. همچنینبخش مهمی از وقت مدیران صرف حل مشکل و تصمیم گیری می شود. تقریبا هر کاری که مدیران انجام میدهند، مستلزمتصمیم گیری است. تعیین هدف های سازمان، وظایف اساسی برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل نیازمند تصمیم گیریاست. مدیران در همه سطوح سازمان برای هر اقدام جدید یا حل مشکلی تصمیم می گیرند و تصمیم خود را به مرحله اجرامی گذارند. هر تصمیمی در مرحله اجرا و عمل، چهارچوب فعالیت های سایر کارکنان سازمان را مشخص می سازد. بنابراینتصمیم گیری فعالیتی حساس و پر اهمیت است و در واقع فرایند تصمیم گیری که شامل تصمیم گیری و اجرای تصمیم است،قلب تپنده سازمان و مترادف با مدیریت است؛ زیرا که مدیران بخش عمده ای از وقت و نیروی خود را صرف تصمیم گیریمی کنند و تقریبا همه وظایف مهم مدیریت مستلزم تصمیم گیری است. مدیران برای حل مشکل یا اقدام تازه تصمیم می گیرندو آنگاه تصمیم خود را به مرحله عمل می سپارند. در نهایت تمام فعالیت ها و اقدامات مدیر بستگی به تصمیم گیری معتبر ودرست دارد و در فرایند تصمیم گیری است که تمام دانش، معلومات و مهارت های مدیر او را یاری می رسانند؛ در واقع مدیرانباید در این زمینه از فرایند تصمیم گیری عقلانی مطلع و آگاه باشند. بنابراین هدف از این پژوهش اهمیت رویکرد تصمیم گیریدر سازمان و مدیریت و فرایند تصمیم گیری عقلانی و مراحل انجام آن است.

کلیدواژه ها:

رویکرد تصمیم گیری ، سازمان ، مدیریت ، فرایند ، تصمیم گیری عقلانی ، مراحل ، ارتباط