نقش بازتعریف مفاهیم بنیادین ، در تحقق برابری فرصت ها

آزادی و برابری دو روی یک سکه اند و مفهوم اصیل آنها برابری فرصت ها جهت دسترسی یکسان افراد به موقعیت ها و منابع است . امروزه آزادشدگی بعنوان غایت نظام بین الملل حقوق بشر، از راه برابری فرصت ها می گذرد. با این وجود تعاریف و نظریه های متعدد از لغات و اصطلاحات بنیادین ، به سیاست گذاری های مبتنی بر توزیع نابرابر منابع و فرصت ها منتهی گشته و در نتیجه به عدم تحقق این هدف مهم انجامیده است . یافته های این پژوهش که برتحلیل و توصیف محتوا استوار است ، دلیل مهم و مغفول چنین امری را در بی توجهی به معنای اصلی مولفه های حقوق بشری و همچنین عدم توجه به منبع توانمندی افراد بعنوان ابزار تحقق برابری ، صلح و سعادت جهانی نشان می دهد. از این رو پژوهش حاضر لزوم بازتعریف مفاهیم بنیادین و پیشنهاد جایگزینی اقدامات مثبت بجای تبعیض مثبت را، بعنوان یک نیاز ضروری عصر حاضر جهت تحقق برابری فرصت ها، مطرح می سازد.

کلیدواژه ها:

برابری فرصت ها ، سیاست گذاری ، اقدام مثبت ، تحقق عدالت .