نقش مدیران در پیوند خانواده، مدرسه وجامعه در ابعاد مسایل دینی، اجتماعی واقتصادی
محل انتشار: ششمین کنفرانس ملی روانشناسی (علم زندگی)
سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 103
فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
LIFECONF06_224
تاریخ نمایه سازی: 27 اردیبهشت 1402
چکیده مقاله:
رابطه ی موجود میان خانواده ، مدرسه و جامعه رابطه ای گسترده ، پیچیده ، متعامل ، متقابل و تاثیر گذار است . لذا ، رشد نامتوازن یا انحراف از معیار هریکاز نهادهای یادشه می تواند در تعادل یا عدم تعادل دیگری تاثیر گذار باشد . بدیهی است در این روابط هرقدر تعامل متعادل تر باشد ، روند توسعه ی متوازنومتعادل و دست یابی به اهداف دینی ریا، اجتماعی و اقتصادی دست یافتنی تر خواهد بود . باید یادآور شد : امروزه مدیریت یک علم و مدیریت آموزشگاهیبه دلیل پیچیدگی انسان و روابط انسانی مدیریتی پیچیده ، مهم و حساس است . مدیران آگاه با شناختی وسیع ، عمیق و روشن از حوزه ی مدیریتی خود بهبررسی وضعیت جاری و نیازهای برآورده نشده پرداخته ، با طرحی آرمانی و برنامه ای واقعیت مبنا به اصلاح تدریجی امور مبادرت می ورزد . خانواده و مدرسه تبلور جامعه و جامعه آیینه ی تمام نمای نهاد خانواده و مدرسه است. جامعه همچون موجودی زنده پیوسته در حال تغییر است . و روند توسعهی جامعه ی جهانی و در مقیاسی کوچک ، جامعه ی ایرانی نیز از لحاظ تکنیک و صنعت به سرعت رو به رشد است. و متاسفانه به نظر می رسد درکنار تحولاتپرشتاب اقتصادی و صنعتی در جامعه ، دست یابی به رشد متعادل فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی در محاق توسعه ای لجام گسیخته قرارگرفته است . ذکر ایننکته اهمیت دارد که : هرگونه بررسی و تحلیل یک بعدی فرایندهای اجتماعی –انسانی ضمن آن که می تواند مفید و ثمر بخش باشد ، نمی تواند مبنای مدیریتموثر و الگوی عمل قرار گیرد . موضوع ((پیوند خانواده ، مدرسه و جامعه)) در ابعاد مسایل دینی ، اجتماعی و اقتصادی موضوعی چند ضلعی است و ضرورتدارد با نگاهی فرایند محور و کاملا تخصصی در ابعاد دینی ، اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی و تحلیل همه جانبه قرارگیرد . کاری که از دیرباز کارشناسانخبره به آن پرداخته اند واز عهده ی این مقاله کوتاه خارج است . مناسب است تا مدیران در طراحی های اجرایی خود با در نظر گرفتن مطالبات اجتماعیخانواده ، دین و جامعه و با قبول اصل تغییر در مدیریت (با توجه به روند تغییرات فزاینده در مناسبات اجتماعی ، دینی ، فرهنگی و اقتصادی جامعه) به منظوربهبود و بهسازی فرایند تعلیم و تربیت به تغییرات موثر در سازمان فکری خود مبادرت ورزند . تغییری که در نهایت منجر به ایجاد تحول در ((شخصیت وهویت سازمان)) شده ، رفتار و عملکرد آنان را بهبود می بخشد . و به نوبه ی خود زمینه های تغییر و تحول بنیادین را در رفتار و عملکرد دانش آموزان و درنتیجه شرایط رشدمتعادل و شتابنده ی جامعه فراهم سازد.
نویسندگان
زهرا رییسی
کارشناسی ارشد زبان وابیات فارسی
خدیجه پیرسیری
کارشناسی ارشد تاریخ فلسفه آموزش وپرورش