نظری بر معنای ثانوی حاصل از تقدیم فعل در شاهنامه بر اساس داستان جنگ هاماوران

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 104

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ADABICONF06_026

تاریخ نمایه سازی: 11 اردیبهشت 1402

چکیده مقاله:

معنای ثانوی به عنوان یکی از جنبه های معنایی شاهنامه تا حد زیادی با ساختارهای نحوی این اثر مرتبط است . در این مقاله برای مشخص شدن رابطه بین این ساختارهای نحوی و معانی ثانوی ، تمامی افعال مقدم ابتدای مصراع در داستان جنگ هاماوران مورد بررسی قرار گرفته است . این بررسی در مرحله نخست نشان داد که تقدیم فعل در ابتدای مصراع یک کارکرد بلاغی است که از آن برای بیان معنای ثانوی استفاده شده است . حاصل این بررسی نشان می دهد که افعال مقدم در ابتدای مصراع، مجموعا با ۲۲ نوع معنای ثانوی مرتبط هستند که از آن میان سه معنای ثانوی تاکید بر فعل ، اغراق و تعظیم و قصد موکد بنا به ارتباطی که با لحن حماسی دارند؛ بیشترین بسامد را به خود اختصاص دادهاند و از این نظر نشاندهنده رعایت مقتضای حال و هوای نوع ادبی اثرهستند. بنابراین این نوع از ساختار نحوی نشن دهنده یک ظرفیت بلاغی است که شاعر از آن برای ایجاد لحن و فضای حماسی سود جسته است . در این مقاله ، معنای نوی ثا قصد موکد که برای نخستین بار از سوی نویسنده معرفی شده به عنوان یکی از معانی ثانوی مرتبط با لحن حماسی در نظر گرفته شده است . امید است که نتایج حاصل از این مقاله گامی باشد در راستای روشن تر شدن کارکرد ساختارهای نحوی در ایجاد اغراض بلاغی شاهنامه .

نویسندگان

حامد بشیری زیرمانلو

دانش آموخته دکترای زبان و ادبیات فارسی گرایش ادبیات حماسی از دانشگاه ارومیه