ابعاد موثر بر موفقیت حاکمیت بالینی (محرک ها، توانمندسازها و چالش ها) در یک بیمارستان خصوصی با رویکرد دلفی فازی

مقدمه: در کشورهای مختلف تا به امروز روش ها و ابزار متنوعی جهت ارتقا مراقبت های سلامت به کارگرفته شده است که یکی از این شیوه ها حاکمیت بالینی است. در این مطالعه ابعاد موثر بر اجرای موفق حاکمیت بالینی از نگاه مدیران سلامت بررسی گردید. روش پژوهش: در این مطالعه کیفی، الگوی جامع عوامل اثرگذار بر حاکمیت بالینی با روش دلفی فازی ارائه گردید. با استفاده از بررسی متون و نظرات ۳۰ نفر از خبرگان و مدیران حوزه سلامت دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گرگان، و بیمارستان خصوصی فلسفی موارد موثر بر ابعاد هشت گانه حاکمیت بالینی در بیمارستان فلسفی انتخاب و به صورت یک مدل طراحی و سپس با روش آنالیز فازی مورد سنجش قرار گرفتند.  یافته ها: ابعاد و متغیرهای موثر مدل پیشنهادی در سه گروه محرک ها، توانمندسازها و چالش ها قرار گرفتند. مقدار سطح معناداری بر اساس میانگین ستون مقدار معناداری ۸/۳۱ به دست آمد. بر این اساس بعد بازاریابی داخلی با دارا بودن بیشترین سطح معناداری(۱۰/۸۸) و پس از آن ابعاد آموزش (تحقیق و توسعه) و توانمندسازی کارکنان با سطح معناداری به ترتیب ۱۰/۵۴ و ۱۰/۴۸ بیشترین تاثیر را در اجرای حاکمیت بالینی داشته اند. کمترین اثر در اجرای موفق حاکمیت بالینی را بعد آموزش با سطح معناداری ۲/۹۵ دارا بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش پیشنهاد می کند که استقرار حاکمیت بالینی در بیمارستان مورد مطالعه به طور ویژه نیازمند تقویت بازاریابی داخلی، آموزش (تحقیق و توسعه) و توانمندسازی کارکنان است و می توان از حاکمیت بالینی در بهبود عملکرد مراکز درمانی استفاده نمود.

کلیدواژه ها:

حاکمیت بالینی ، رقابت در بخش خدمات ، سیستم اطلاعات ، توانمند سازی کارکنان ، بازاریابی داخلی